درتکمیل قسمت اول مطلب جریان شناسی آقای موسوی مخاطب سایت اینگونه نوشتند:/جریان ها از حیث وا بستگی یکسان نیستند ، آنان را می توان به دودسته زیر تقسیم کرد : 1- جریان فکری - سیاسی مستقل ، این جریان بر آمده از متن اجتماع ، مردمی و بدون وابستگی به دولتها ی بیگانه یا فاسد است . مانند جریان اسلامی 2- جریان فکری 0 سیاسی وابسته ، که به دو گروه تقسیم می شود : الف : جریان وابسته به دولت نامشروع داخلی : این جریان از سوی دولت غیر مردمی حاکم تشکیل و راه اندازی شده ، از احزاب ، گروهها و نهادهای آن حمایت و پشتیبانی سیاسی ، فرهنگی ، اقتصادی و اجتماعی صورت می گیرد . در مقابل نیز آن جریان ، پیرو و توجیه گر نضام حاکم است . ب: جریان وابسته به دولت اجنبی : این جریان از سوی قدر تهای خارجی اعم از همسایه ، منطقه ای یا جهانی تشکیل ، راه اندازی و حمایت می شود و توجیه گر اعمال و سیاست دولت حامی بوده ، در راستای منافع قدرت بیگانه و ضد منافع ملی گام بر می دارد . مثال جریان الف سلطنت طلبی است که البته امروز و حتی دیروز (قبل از پیروزی انقلاب اسلامی ) از حمایت خارجی برخوردار بود و مثال دوم جریان چپ مارکسیستی بویژه چپ قدیم است . شناخت صحیح مسایل سیاسی جامعه وامدار شناخت این جریانها است . راه یافتن اینکه هر جریان ، از چه ماهیت فکری برخوردار است و نقاط قوت و ضعف آن چیست ، بویژه برای نسل جوان ما که از تاریخ رویش ، پویش و خیزش جریانها اطلاع کافی ندارد ، بسیار ضروری است .
با نگاهی به تاریخ گدشته کشور در می یابیم که شش جریان سیاسی فعال بوده و حیات سیاسی همچنان تحت تاثیر آنها قرار دارد . این جریانها با توجه به عنصر ایدئولوژی و اعتقادات عبارتند از : 1- جریان اسلامی 2- جریان سلطنت طلب 3- جریان مارکسیستی 4- جریان ملی گرای لیبرال 5- جریان ترکیبی یا التقاطی 6- جریان روشنفکری . بی گمان ، آرایش کنونی نیروهای سیاسی ، جناح ها ، صف بندی ها و ائتلافها ، ریشه در پیشینه ی جریانهای مذکور دارد و بازشناسی صادقانه آنها بر بصیرت سیاسی مان می افزاید . بحث ادامه دارد .....
باوی سلام :/ موسوی یکی از مخاطبان باوی سلام طی یادداشتی در مورد جریان شناسی سیاسی این گونه نوشتند: