بصیرت سیاسی ( ناتوی فرهنگی ) - قسمت سوم

 بعداز قسمت اول ودوم بحث ،در قسمت سوم به مسائل زیر می پردازیم:

ابزارهای ناتوی فرهنگی :  

پیش تر گفته شد که یکی از محورهای اساسی استراژی طلاعاتی و ارتباطی آمریکا استفاده از تجهیزات و امکانات پیشرفته ارتباطی و رسانه ای برای نفوذ بیشتر در مناطق مختلف جهان و دسترسی به مخاطبان جهانی است . در این راستا ابزارهایی چون ماهواره ، سایتهای اینترنتی ، سی دی ها ، فیلم ها ، مطبوعات ، رادیو و تلویزیون ، بازی ها ی رایانه ای ، مدل های پوششی ، کتابها، نغییر دروس دانشگاهها ، فعالیتهای هنری ، ترویج مذاهب الحادی و فرقه گرایی ، گروه گرایی ، ایجاد ngo، اجرای برنامه در قالب متون دینی ، قرص های شادی آور ، مشروبات الکلی ، ترسیم کاریکاتورهای توهین آمیز به ساحت مقدس پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و سلم و ... در خدمت نانوی فرهنگی  است . 

راهکارهای مقابله :  

برای مقابله با ناتوی فرهنگی ، با توجه به این که کارکرد آن از جنس فرهنگی است باید راهکارهای متناسب با آن اتخاذ شود از آنجائیکه ناتوی فرهنگی در مقاطع کنونی متوجه جهان اسلام است ، باید جهان اسلام وحدت داشته باشد . در همین راستا راهکارهای مقابله با ناتوی فرهنگی نیز بایستی با محور قرار گرفتن  این استراتژی طراحی و اجرا شود . از جمله این راهکارها می تواند موارد زیر باشد :  

1- ایجاد این باور که ناتوی فرهنگی وجود دارد :سالها طول کشید که دولت مردان ما باور کنند که چیزی به نام *شبیخون فرهنگی *وجود دارد . این باور بسیار مهم است .  

2- پرهیز از برخورد انفعالی : پیرایش چهره فرهنگی کشور از مظاهر تمدنی مبتذل غربی باید فعالانه دنبال شود .  

3- نظریه پردازی در خصوص فرهنگ اسلامی : بایذد مشخص شود که موجودی چیست . باید نظریه پردازان در این عرصه وارد شوند و محصول کار آنها توسط مجریان عملیاتی شود . باید تولید نظریه و فکر تبدیل به یک ارزش عمومی در حوزه و دانشگاه شود . 

4- شناخت مبانی نظری ناتوی فرهنگی به منظور ترسیم هر چه بهتر راهکارهای مقابله : در بسیاری موارد می توان از همان شیوه ها ،ابزارها و ... که ناتوی فرهنگی استفاده می کند ، وارد عمل شد و مقابله کرد .  

5- ایجاد عزم همگانی و بسیج فرهنگی : دستگاههای فرهنگی کشور باید این فضا را بوجود آورند . این انسجام فرهنگی مسبوق به اراده ملتها و بیداری آنها است . برای تجمبع ظرفیتهای فرهنگی ، تشکیل اوپک فرهنگی در مقابل ناتوی فرهنگی ضروری است .و این باعث وحدت ملل اسلامی می گردد.  

6- مهندسی فرهنگی کشور : مهندسی فرهنگی عبارت است از طراحی ، نوسازی و بازسازی سیستم فرهنگی . مهندسی فرهنگی باید با مبانی دینی ،فتار و زبان ملی ، فرهنگ کلان ، خرده فرهنگ ها ، مقتضیات داخلی و بین المللی مواجه گردد .   

جمع بنندی و نتیجه :  

با دو قطبی شدن نظام بین الملل ناتوی نظامی با حضور کشورهای بلوک غرب به رهبری آمریکا برای مقابله با نفوذ کمونیسم شکل گرفت . اما متغیر اصلی فروپاشی شوروی و امپراطوری بلوک شرق جنگ سرد فرهنگی بود . در این جنگ با استفاده از تکنولوژی ها ی برتر و رسانه ها، صرف هزینه های بسیار سنگین ، بر دانش و بینش و رفتار مردم ، نخبگان فکری و ابزاری ، بلوک شرق را از صحنه رقابت حزف کردند .  

با فروپاشی بل.ک شرق ، آمریکایی ها برای حفظ انسجام تمدن غربی و غلبه بر موج وا گرایی اروپایی و ژاپن از آمریکا ، با طرح نظریه هایی چون *پایان تاریخ * *عصر پایان ایدئولوژی ها ، * رویارویی تمدن ها * و *جهانی سازی * اسلام را جایگزین رقیب دوران جنگ سرد خود -یعنی کمونیسم - قرار دادند . آنان با این بستر سازی های تئوریک ، جنگ سرد دیگری را آغاز کردند . با پیروزی انقلاب اسلامی و بازتاب آن در بین ملتها ، غربی ها به این نکته اساسی رسیدند که اسلام بر خلاف کمونیسم با فطرت انسانها هماهنگ است و قابلیت بسیج افکار عمومی علیه نظام سلطه غرب را دارد و رقیبی جدی است . ابتدا با رویکرد نظامی وارد میدان مبارزه با اسلام شدند اما با گرفتار شدن در باتلاق خود ساخته و کم آوردن در زمینه های نظامی ، به رویکردی که جنبه فرهنگی دارد روی آوردند و در قالب ناتوی فرهنگی ، اقدامات غیر انسانی خود را به منظور استحاله فرهنگ دینی و ملی با بکار بستن شیوه هایی چون ترویج خرافات ، عرفان و تصوف تخدیری ، اباحی گری و لاقیدی ، تشدید تمایلات و گرایشات قومی و نژادی ، سازمان داده است .  

برای مقابله با این رویکرد نظام سلطه ، جهان اسلام هوشیارانه باید همه عواملی را که موجب اتحاد ملی و انسجام اسلامی است را بکار گیرد . اجازه ندهد تا تهدید بیرونی بر نقاط ضعف درونی متمرکز شود . در این راستا  خدامحوری ُ خودباوری ، اعتماد به نفس و ایجاد پیوند مستحکم میان اعتقادات ، احکام و اخلاق که مورد تاکید است ، می تواند چاره سازباشد . پایان بحث امیدوارم بحث مورد توجه جوانان عزیز قرار گرفته باشد .