دیشب چهارشنبه چهاردهم آبان ماه 93 حادثه ای در ساعت 23 شب بر روی پل شیبان در محور اهواز به ملاثانی اتفاق افتاد، نیروی های امدادی و انتظامی روی پل حاضر بودند.
با ماشین از آن جا رد می شدم. مردی که گویا عزیزی را از دست داده بود با صدای بلند سوزناک و ترسناکی گریه می کرد. آن مرد به گونه ای گریه می کرد که نه تنها باور نکردنی بود، بلکه موها را روی بدن سیخ می کرد و از عمق حادثه خبر می داد. ای کاش می توانستم آن گریه ها را که در هنگام رد شدن شنیدم برایتان توصیف کنم، ولی حیف که زبان از توصیف شنیده هایم قاصر است. ولی آرزو می کنم برای هیچ کسی چنین حادثه ای اتفاقی نیفتد و این امکان پذیر نیست جز با رعایت قوانین راهنمایی و رانندگی و داشتن جاده ها و خودرو های استاندارد.