درباره گفتن کلمه ثار الله به امام حسین (ع) وچرایی آن می توان گفت :«ثار»
از ریشه «ثَأر» و «ثُؤرة» به معناى انتقام و خونخواهى و نیز به معناى خون
است.(1)
براى «ثارالله» بودن امام حسین معانى مختلفى ذکر شده که هر یک تفسیر خود را مىطلبد.
أ) گروهی ثارالله را به معنای کسی که انتقام خونش را خداوند میگیرد
میدانند.(2) خداوند، ولىّ دم حضرت است . او خونبهای آن بزرگوار را از
دشمنانش طلب مىکند؛ چرا که ریختن خون سیدالشهدا در کربلا، تجاوز به حریم و
حرمت الهى و طرف شدن با خداوند بود. از آن جهت که اهل بیت(ع) «آلالله»
هستند، شهادت امامان، ریخته شدن خونِ خداوند است.(3)
اگر چه این واژه در قرآن نیامده است، اما مىتوان آن را با آیات این گونه
توجیه نمود. خداوند مىفرماید: «مَنْ قُتِل مظلوماً فقد جعلنا لولیّه
سلطاناً؛(4) آن کس که مظلوم کشته شد، براى ولیّاش سلطه (و حق قصاص) قرار
دادیم».
هر کسى (صرف نظر از مسلک و مذهبش)، اگر مظلومانه کشته شود، اولیاى دم او،
حق خونخواهى دارند. از آن رو که اهل بیت به ویژه امام حسین(ع) مظلومانه و
در راه ایمان و حق و خداوند کشته شدهاند، در واقع «ولیّ دم» و خونخواه
آنان، خداوند است.
بنابراین «ثارالله» به این معنا است که خونبهاى امام حسین(ع) از آنِ خدا
است . اوست که خونبهاى امام را خواهد گرفت. این واژه حاکى از شدت همبستگى و
پیوند سیدالشهدا(ع) با خداوند است .شهادتش همچون ریخته شدن خونى از قبیله
خدا مىماند که جز با انتقامگیرى و خونخواهى خدا، تقاص نخواهد شد.(5)
ب) بعضی لفظ اهل را در تقدیر گرفته و گفتهاند ثارالله یعنی اهل ثارالله؛ اهل خونخواهی الهی که خداوند انتقام خونش را میگیرد.(6)
پ) برخی گفتهاند: ثارالله یعنی کسی که در دوران رجعت میآید و انتقام خونش را میگیرد.(7)
پ) گروهی ثارالله را به معنای خون خدا دانستهاند.(8)
اگر «ثار» به معناى خون باشد، مراد از «ثارالله» معناى حقیقى نیست؛ بلکه یک
نوع تشبیه، کنایه و مجاز است. چون مسلّم است که خدا موجودى مادى نیست تا
داراى جسم و خون باشد؛ پس این تعبیر از باب تشبیه معقول به محسوس است؛ یعنى
همان گونه که خون در بدن آدمى نقش حیاتى دارد، وجود مقدس امام حسین(ع)
نسبت به دین خدا چنین نقشى دارد و احیاى اسلام با نهضت عاشورا بوده است.
پی نوشت ها :
1. طریحى، مجمع البحرین، تهران ، وفتر نشر فرهنگ اسلامی ، 1408 ق ، ج 1، ص
237؛ راغب اصفهانی ، مفردات ، ومشق ، دار العلم ، 1412 ق ، ص 81.
2. فروغ شهادت ، علی سعادتپرور، - ، ص 305.
3. جواد محدثى، درسهایى از زیارات عاشورا، - ، ص 14؛ اصغر عزیزى تهرانى، شرح زیارت عاشورا، - ، ص 35.
4. اسراء (17) آیه 33.
5. محدثی ، فرهنگ عاشورا ، _ ، واژه «ثار».
6. مجلسی ، بحار الانوار، بیروت ، الوفا ، 1403 ق ، ج 99، ص 151.
7. همان.
8. سید احمد میرخانی، شرح زیارت عاشورا، - ، ص 308.
مرجع:/مرکزپاسخگویی به سائل دینی