آیا زلزلههای ایران به سدسازی ارتباط دارد؟
دانش - بررسی آمار لرزههای ثبتشده در اطراف سدها، افزایش چشمگیر تعداد و شدت زمینلرزهها را پساز احداث سد نشان میدهد.
علیرضا نورایی: در بخش اول این مطلب با عنوان «سدهای بیمطالعه، عامل زمینهساز زلزله» به بیان ارتباط زلزله اردیبهشت ماه چین و سد بزرگ احداثشده در آن ناحیه پرداختیم. در بخش دوم این مطلب، ارتباط سدهای احداثشده در کشورمان را با زلزلههای پدیدآمده مورد بررسی قرار میدهیم. آمار ارایه شده از پایگاههای اینترنتی سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی کشور و همچنین، پژوهشگاه بینالمللی زلزلهشناسی و مهندسی زلزله استخراج شده است.
در کشور ایران نیز پس از نصب دستگاههای لرزهنگار در کنار سدها از سال 1345، که اولین آنها در مجاورت سفیدرود کار گذاشته شد، امکان انجام پژوهش درباره اثر آبگیری دریاچه سدها در تغییر ویژگیهای زلزلهخیزی فراهم آمد. بررسیها نشان میدهد که اگرچه تعداد زلزلههای محلی در نواحی اطراف سدهای ایران به طور کلی ارتباط مستقیم با تغییرات ارتفاع آب سد دارد، ولی هنگامیکه سطح آب دریاچه سدها به پایینترین حد خود میرسد، تعداد زلزلههای ثبت شده افزایش مییابد.
علت این پدیده را این طور میتوان توجیه کرد که در مناطقی که فشارهای زمینساختی به طور عمدهای وارد میشود، نظیر دریاچه پشت سد، فشار آب سبب خنثی شدن نیروهای محلی شده و در نتیجه به طور موقت از فعالیت لغزشی منطقه کاسته میشود.
در اولین سمینار سدسازی ایران، مقالات متعددی مطرح شد که این وضع را کاملا با عملکرد نیروهای زمینساختی فلات ایران تطبیق میداد. تا قبل از احداث سد سفیدرود هیچگونه زلزله قابل توجهی در این ناحیه پیش نیامد، ولی از زمان احداث این سد، همه ساله حدود 120 زلزله خفیف با بزرگی مطلق کمتر از 2 درجه در مقیاس ریشتر ثبت شده است. مرکز این زلزلهها از حدود 40 کیلومتری محل سد دورتر نبوده و تعداد آنها به طور قابل توجهی از تغییرات ارتفاع آب دریاچه سد تبعیت میکند.
در مورد در نواحی اطراف سدهای دز، با ارتفاع معادل 203 متر، زایندهرود، با ارتفاع معادل 100 متر، و لتیان با ارتفاع معادل 80 متر نیز ارتباط کلی دو عامل ارتفاع آب و تعداد زلزله برقرار است.
اثر زلزله بر روی سد
زلزله و اثر ویرانکننده آن نیز بر روی سدها، از مسائل مهم احداث این
تاسیسات آبی و بهرهبرداری از آنها به شمار میرود. از این رو قبل از احداث سد
باید منطقه مورد نظر از لحاظ زلزلهخیزی مورد بررسی قرار گیرد تا بر آن اساس، یا
در آن محل به علت امکان وقوع زلزلههای خطرناک سد احداث نشود و یا اگر شرایط منطقه
از لحاظ زلزلهخیزی به گونهای است که امکان احداث سد وجود دارد، باید سازه چنان
ساخته شود که زلزلههایی که امکان وقوع آنها برآورد شده، قادر به وارد کردن آسیب
به آن نباشد.
به عنوان مثال، در زمان تهیه طرح و بنای دو سد لتیان و کرج در نزدیکی تهران، اطلاعات کافی در سوابق زلزلهخیزی ایران و بالتبع آن منطقه از تهران در دست نبوده و علاوه بر آن، روشهای جدیدی که امروزه در مهندسی زلزله برای ایمنی پروژههای مهم مشابه سدها، مورد استفاده قرار میگیرد، در آن زمان شناخته شده و معمول نبوده است.
وقوع سه زلزله در ماه های آذر و دی سال 1359 با بزرگای مطلق 2/5 و 8/5 و 2/5 ریشتر در حدود 200 کیلومتری شمال و جنوب تهران که این شهر را زیر پای ساکنانش لرزاند، مسائل خاص ایمنی ساختمانها و به ویژه ایمنی سدهای لتیان و کرج را که منابع عمده تامین آب منطقه تهران به خصوص شهر تهران است، مجددا مطرح ساخت.
باتوجه به سوابق زمینلرزههای قرن بیستم و قرون گذشته در این ناحیه از تهران، احتمال وقوع لرزههای مخرب با بزرگی مطلق 7 ریشتر و یا بیشتر در منطقه سیسموتکتونیک یا لرزش ناشی از شرایط زمینساختی البرز طی طول عمر سدهای فوق وجود دارد. زیرا در بررسیهای انجام شده با فرض منطقه سیسموتکتونیکی، مسائل تمامی ناحیه البرز تا مشهد و تربت جام برای زمینلرزهای با بزرگای مطلق هفت ریشتر، دوره تکراری در حدود 50 سال و برای زمینلرزههایی با شدت 6 و 5 ریشتر به ترتیب هر 5/8 سال و هر 7 ماه، برآورده شده است.
از آنجایی که در این ناحیه زمینلرزههای بسیار شدید هنوز در قرن حاضر به وقوع نپیوسته، میتوان پیشبینی کرد که در طول عمر مفید سدهای لتیان و کرج که 50 سال فرض شده است، به احتمال زیاد زلزلهای با بزرگی مطلق 6 تا 7 ریشتر در رابطه با گسل های بزرگ ناحیهای واقع شود.
بنابراین، میتوان این طور نتیجه گرفت که در صورت وقوع زلزلههای پیشبینی شده، مساله تخریب سدهای مذکور و دیگر مسائل ناشی از آن، از قبیل سرازیر شدن سیلاب به نقاط مسکونی پایین دست محل و قطع شدن بخش قابل توجهی از آب مصرفی شهر تهران و تأمین آن از سایر منابع اضطراری، البته در صورتی که امکانش باشد، مطرح میشود.
جای هشدار دارد که با توجه به لرزهخیز بودن کشورمان که ناشی از واقع شدن فلات ایران روی کمربند زلزله است، و وجود سدهای کوچک و بزرگ بسیار که ساخته شده یا در حال ساختند، زلزله سیچوان باید زنگ خطری جدی به حساب آید تا هموطنان به اشتباه و کمتوجهی انسانی گرفتار نشوند.
هر زلزلهای در اثر
سد بهوجود نمیآید
روته، مدیرعامل انجمن بینالمللی لرزهنگاری و فیزیک اعماق زمین بر
اساس نتایج بدست آمده از بررسیهای خود معتقد است که با ایجاد سدهای بزرگ،
بارگذاری بر روی پوسته نازک زمین در محل دریاچه سدها باعث تغییر شکل پوسته میشود
و زلزله به وجود میآید.
او در این باره مثالهای متعددی از کشورهای هندوستان، آفریقای جنوبی، آمریکا و فرانسه ذکر میکند که احداث سدهای بزرگ موجب بروز زمینلرزه شده است. تعدادی زلزله با مقیاس کوچکتر نیز در دیگر نقاط دنیا ثبت شده است که برای آنها چنین منشاء احتمالیای در نظر گرفته شده است؛ مانند زلزله 6.4 ریشتری در نزدیکی سد کوینای هند که در سال 1346 / 1967، جان 180 نفر را گرفت و ذخیره آب پشت سد به عنوان عامل تحریککننده شناخته شد.
در همین حال، مطالعات برخی دیگر از دانشمندان چینی و غربی حکایت از آن دارد که در مورد زلزله ونچوان، ذخیره سد تاثیری بر وقوع آن نداشته است. به عقیده آنان، بزرگی مقیاس این زلزله بی شک نشان از آن دارد که صرفا فعالیتی زمینساختی ناشی از انفصال فلات تبت از حوزه سیچوان در جهت غرب، عامل این پیشامد بوده است. پروفسور جی، یکی از مدافعان این نظریه باور دارد که با وجود حجم عظیم آب در مخزن، به دلیل سطح تماس وسیع آب، تنش وارد شده به بستر رودخانه به اندازه یک ساختمان 50 یا 60 طبقه است. چنین تنشی بسیار ناچیزتر از آن است که منجر به گسستگی عظیمی به طول 280 کیلومتر و عمق 20 تا 25 کیلومتر در پوسته زمین شود.