باوی سلام به نقل از وب سایت شبکه خبری سی.ان.ان:/ نلسون ماندلا ، رئیس جمهور پیشین آفریقای جنوبی و قهرمان مبارزه با آپارتاید شامگاه پنجشنبه، در سن 95 سالگی در ژوهانسبورگ درگذشت.
جاکوب زوما رئیس جمهوری آفریقای جنوبی مرگ وی را در سن 95 سالگی در ژوهانسبورگ تایید کرده است.
مختصری از زندگی نامه ماندلا در ادامه مطلب آمده است.
نام نلسون ماندلا یکی از پرآوازهترین و گرامیترین نامها در جهان است. کسی که این نام را بر خود دارد قهرمان عصر خویش و یکی از برجستهترین چهرههای سده بیستم است. روایت نزدیک به سه دهه زندانی بودن ماندلا همراه با دیگر رهبران سیاسی نسل خویش، به صورت افسانه پیدایش و استوره ایجاد «آفریقای جنوبی جدید» درآمده است. او چهرهای جهانی از کار درآمده است. او «رهبر»، «رئیس جمهور»، «نماینده مردم» و «چهرهای جهانی» است. تنها پرتوهایی از چهره واقعی نهفته در پس شخصیت ظاهری او به درخشش در میآید. زندگی او را در نوشتارهای بیشمار، از زندگینامه تا مقالههای مطبوعاتی، از فیلمهای سینمایی تا مستندهای تلویزیونی، از کتابهای مصور ویژه جهانگردان تا ضمیمههای روزنامهها، از سرودهای آزادیخواهانه تا شعرهای ستایشگرانه، و از تارنماهای سازمانی تا وبلاگهای شخصی عرضه کردهاند؛ اما او به راستی کیست و چه اندیشهای در سر دارد؟
پایداری ماندلا تا زمان پیروزی و مدت طولانی زندانش او را نه تنها در آفریقای جنوبی بلکه در سراسر جهان به نماد مقاومت تبدیل کرده است.
نلسون ماندلا به عنوان نخستین رییسجمهور آفریقای جنوبی در انتخابات دموکراتیک عمومی برگزیده شد. او پیش از ریاستجمهوری از فعالان برجسته مخالف آپارتاید در آفریقای جنوبی و رهبر کنگره ملی آفریقا بود. ماندلا در طول مبارزاتش به خاطر دخالت در فعالیتهای مقاومت مسلحانه مخفی محاکمه و زندانی شد. مبارزه مسلحانه برای ماندلا آخرین راه چاره بود؛ او همواره پایبند به دوری از خشونت بود. ماندلا در طول ۲۷ سال زندان، که بیشتر آن را در یک سلول در جزیره روین سپری کرد، مشهورترین چهرهی مبارزه علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی شد.
او پس از آزادی از زندان در سال ۱۹۹۰، سیاست صلحطلبی را در پیش گرفت و این امر منجر به تسهیل انتقال آفریقای جنوبی به سمت دموکراسیای شد که نماینده تمامی اقشار مردم باشد.وی از سال 1991 تا سال 1998 بر مسند ریاستجمهوری آفریقای جنوبی نشت، او اولین رئیسجمهور سیاه پوست آفریقای جنوبی بود، وی دراین مدت اقدامات مهمی را برای پیشرفتآفریقای جنوبی و مبارزه با نژادپرستی و احیایحقوق سیاهپوستان این سرزمین انجام داد.وی در سال 1998 قدرت را به «تامبوایمبکی» منتقل ساخت، نلسون ماندلا در سال 1993جایزه صلح نوبل را دریافت کرد.همچنین در سال 1994 جایزه صلح ادبیاتنوبل را به خاطر نوشتن چندین کتاب بدستآورد.
او در همان سال انجمن صندوق کمک بهکودکان فقیر سیاهپوست را تاسیس کرد و از اینبابت نیز مدال افتخار گرفت. ماندلا پس از دریافت جوایزی در طول چهار دهه، هماکنون یک چهره سرشناس دولتمرد است که همچنان در مورد مسائل مهم عقاید خود را ابراز میکند. او را در آفریقای جنوبی اغلب با عنوان مادیبا میشناسند، این عنوان افتخاری را بزرگان خاندان ماندلا به او دادهاند. این عنوان دیگر مترادف با نام نلسون ماندلاست. بسیاری از مردم آفریقای جنوبی نیز به نشانه احترام، او را «مخولو» (پدربزرگ) صدا میزنند.
برنده جایزه صلح نوبل، در سال 1999 میلادی از سمت ریاست جمهوری آفریقای جنوبی استعفا داد و از یک دهه پیش به این سو به همه فعالیتهای سیاسی خود پایان داد.
ماندلا تاکنون دو بار به ایران سفر کرده است.
وی آخرین بار پس از انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد 1376 به دعوت محمد خاتمی، رئیس جمهوری وقت به ایران رفت.
جـــملاتـی آمـوزنده از نــلسون مــاندلا
زندگی، شگفت انگیز است فقط اگر بدانید که چطور زندگی کنید.
شجاعت مترادف نترسیدن نیست، بلکه شجاعت به معنای غلبه بر ترس است.
کریم علیزاده
موفقیت پیش رفتن است نه به یک نقطه پایان رسیدن.
مهم این نیست که زیبا باشی زیبایی در این است که مهم باشی حتی برای یکنفر.
شک هایت را باور نکن و هیچگاه به باورهایت شک نکن.
دو نفر ممکن است دقیقاً به یک چیز نگاه کنند و دو چیز کاملاً متفاوت را ببینند.
خشم و رنجش همچون نوشیدن زهر و سپس، امید به نابودی دشمنان است.
بگذار عشق خاصیت تو باشد نه رابطه خاص تو با کسی.
بقای دوستی ها به تفاهم متقابل وابسته است.
کوچک باش و عاشق، که عشق می داند آئین بزرگ کردنت را ...
ما هم به ذهن سلیم و هم قلب نیازمندیم. شکوه زندگی این نیست که هرگز به زانو در نیائیم، در این است که هر بار افتادیم دوباره برخیزیم.
آزادی به بریدن زنجیرها از دست و پا خلاصه نمی شود، آزادی به احترام گذاشتن آزادی دیگران نیز نیاز دارد.
اگر قرار باشد خون را با خون شست دچار بدبختی میشویم، ببخشیم اما فراموش نکنیم!
هیچ چیز مانند نحوه ی رفتار افراد یک جامعه با کودکان، شرافت آن جامعه را نشان نمیدهد.
به میلیونها انسانی که در جنوب آفریقا هستند و به کسانی که آنها را دیده ام و می شناسم، پیشنهاد می کنم که ارزش دوستی خود را بدانند و بیشتر عشق بورزند.
بهترین لذت آدمی این است که بداند نسلی از او بر جا مانده، ولی حسی برتر از هر لذت موجود این است که بداند مسئولیت خانواده ای بر دوش او است و هر فردی می تواند از این لذت برخوردار شود.
هر روز صبح در جنگل آهوئی از خواب بیدار میشود که میداند باید از شیر تندتر بدود تا طعمه او نگردد و شیری که میداند باید از آهوئی تندتر بدود تا گرسنه نماند. مهم نیست شیر باشی یا آهو مهم این است که با تمام توان شروع به دویدن کنی.
برای آنکه مانع احساس عدم امنیت دیگران در اطرافمان باشیم، خود را از انظار دور می سازیم. اما این کار ما را به جایی نمی رساند. ما زاده شده ایم تا شکوه و بزرگی خداوندی را که در درونمان است آشکار سازیم و این امر، همه ی انساتها را در بر میگیرد. و زمانی که به این نور درونمان اجازه تابیدن می دهیم، ناآگاهانه به دیگران نیز اجازه چنین کاری را می دهیم.
از خدا پرسیدم: خدایا چطور می توان بهتر زندگی کرد؟ خدا جواب داد : گذشته ات را بدون هیچ تاسفی بپذیر، با اعتماد زمان حالت را بگذران و بدون ترس برای آینده آماده شو. ایمان را نگهدار و ترس را به گوشه ای انداز.
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
یادداشتی حکیمانه از نلسـون مانـدلا
من باور دارم؛ که ما مسئول کارهایى هستیم که انجام مىدهیم، صرفنظر از اینکه چه احساسى داشته باشیم.
من باور دارم؛ که دو نفر ممکن است دقیقاً به یک چیز نگاه کنند و دو چیز کاملاً متفاوت را ببینند.
من باور دارم؛ که زندگى ما ممکن است ظرف تنها چند ساعت توسط کسانى که حتى آنها را نمىشناسیم تغییر یابد.
من باور دارم؛ که هر چقدر دوستمان خوب و صمیمى باشد هر از گاهى باعث ناراحتى ما خواهد شد و ما باید بدین خاطر او را ببخشیم.
من باور دارم؛ که همیشه کافى نیست که توسط دیگران بخشیده شویم، گاهى باید یاد بگیریم که خودمان هم خودمان را ببخشیم.
من باور دارم؛ که اگر من نگرش و طرز فکرم را کنترل نکنم، او مرا تحت کنترل خود درخواهد آورد.
من باور دارم؛ که ما مىتوانیم در یک لحظه کارى کنیم که براى تمام عمر قلب ما را به درد آورد.
من باور دارم؛ که همیشه باید کسانى که صمیمانه دوستشان دارم را با کلمات و عبارات زیبا و دوستانه ترک گویم زیرا ممکن است آخرین بارى باشد که آنها را مىبینم.
من باور دارم؛ که گاهى کسانى که انتظار داریم در مواقع پریشانى و درماندگى به ما ضربه بزنند، به کمک ما مىآیند و ما را نجات مىدهند.
من باور دارم؛ که دوستى واقعى به رشد خود ادامه خواهد داد حتى در دورترین فاصلهها. عشق واقعى نیز همین طور است.
من باور دارم؛ که گاهى هنگامى که عصبانى هستم حق دارم که عصبانى باشم ام. اما این به من این حق را نمىدهد که ظالم و بیرحم باشم.
من باور دارم؛ که صرفنظر از اینکه چقدر دلمان شکسته باشد دنیا به خاطر غم و غصه ما از حرکت باز نخواهد ایستاد.
من باور دارم؛ که زمینهها و شرایط خانوادگى و اجتماعى برآنچه که هستم تاثیرگذار بودهاند اما من خودم مسئول آنچه که خواهم شد هستم.
من باور دارم؛ که نباید خیلى براى کشف یک راز کند وکاو کنم، زیرا ممکن است براى همیشه زندگى مرا تغییر دهد.
من باور دارم؛ که گواهىنامهها و تقدیرنامههایى که بر روى دیوار نصب شدهاند براى ما احترام و منزلت به ارمغان نخواهند آورد.
من باور دارم؛ که شادترین مردم لزوماً کسى که بهترین چیزها را دارد نیست، بلکه کسى است که از چیزهایى که دارد بهترین استفاده را مىکند.
من باور دارم؛ که دعوا و جر و بحث دو نفر با هم به معنى اینکه آنها همدیگر را دوست ندارند نیست و دعوا نکردن دو نفر با هم نیز به معنى اینکه آنها همدیگر را دوست دارند نمىباشد.
من باور دارم؛ که قهرمان کسى است که کارى که باید انجام دهد را در زمانى که باید انجام گیرد، انجام مىدهد. صرفنظر از پیامدهاى آن ...
من باور دارم؛ که بلوغ بیشتر به انواع تجربیاتى که داشتهایم و آنچه از آنها آموختهایم بستگى دارد تا به این که چند بار جشن تولد گرفتهایم.
من باور دارم؛ که زمان زیادى طول مىکشد تا من همان آدمی بشوم که مىخواهم.