محمد جهرمی در یک گفتوگوی دو ساعته با نامه نیوز، سکوت طولانی خود را شکست و مطالبی را در خصوص پرونده فساد مالی، دولت احمدی نژاد و وضعیت اقتصادی بیان کرد که در بخش اول این مصاحبه به مطالب وی در مورد پرونده مالی و وضعیت اقتصادی به حضورتان تقدیم میشود.
مصطفی
داننده-رضا الیاسی: حدود 3 سال از فساد مالی 3 هزار میلیارد
تومانی می گذرد و این روزها با رو شدن پرونده تخلف بابک زنجانی در فروش نفت و
همچنین تخلف های مالی رضا ضراب در ترکیه دیگر کمتر کسی درباره فساد 3 هزار میلیارد
تومانی که روزی تیتر اصلی تمام رسانه ها بود سخن می گوید.
در شرایطی 3 سال
از پرونده فساد مالی بانکی می گذرد که مردم همچنان پاسخ قانع کننده ای در برخورد
با عاملان این پرونده نگرفته اند و حتی مسئولانی که آن زمان در متن این فساد
قرارداشتند و از متهمان درجه اول پرونده بودند نیز از این موضوع گلایه دارند.
محمد جهرمی که
آن زمان مدیرعامل بانک صادرات بود و در کنار خاوری مدیرعامل بانک ملی ایران به
عنوان دو متهم اصلی این پرونده مطرح بودند این روزها از طولانی شدن روند بررسی
پرونده فساد مالی 3 هزار تومانی گلایه دارد و می گوید من از این موضوع که پرونده
بنده مشخص نشده است ناراحت هستم و مسئولان قضایی باید در این رابطه پاسخ بدهد.
جهرمی که سابقه
حضور در دولت های آیت الله هاشمی و محمود احمدی نژاد را در کارنامه خود دارد این
روزها به نحوه عملکرد دستگاه های نظارتی در پرونده فساد مالی انتقاد دارد و یکی از
دلایل عدم حضورش در دولت روحانی را باز بودن همین پرونده می داند.
در حالی که
جهرمی از زمان آغاز فعالیت دولت یازدهم سیاست سکوت را در پیش گرفته بود با وی به
گفت و گو نشسته ایم و نظرات وی را درباره پرونده فساد مالی، مشکلات اقتصادی و
اولویت های دولت یازدهم جویا شده ایم که در ادامه بخش اول این گفت وگو را مطالعه
می فرمایید:
***
آقای جهرمی با
حاشیه نشینی چه میکنید؟
خوش میگذرد. خیلی بهتر از متن بودن است اگر آدم بتواند در متن کاری انجام بدهد متن بهتر است. در غیر این صورت حاشیه بهتر است.
حاشیهنشینی شما از اختیار است؟
اختیار و اجبار فرقی نمیکند و حداقل این است که فرصتی برای فکر کردن به گذشته و آینده ایجاد میکند.
این حاشیهنشینی برای شما که سمت های متعددی داشتهاید و همواره فعال بودهاید سخت نیست؟
طبیعی است با تغییر دولتها تعدادی از نیروها جابجا می شوند و از تجربیات استفاده نمیشود. البته این موضوع در ایران طبیعی است و در کشورهای اروپایی با تغییر دولت وزیران نمی توانند تمام معاونان خود را تغییر دهند و معاونان برنامه ریزی نباید تغییر کنند. در ایران اینگونه نیست و چون هر گروهی که روی کار می آید دوست دارد مجموعه گروه خود را سرکار بیاورد بعضی مواقع تا آبدارچی را نیز تغییر می دهند.
شما یک ویژگی خاصی نسبت به سایر مدیران دارید و آن هم این است که با بیشتر چهره های سیاسی کشور کار کردهاید.
بنده از اول سعی کرده ام بر اساس منطق و اعتدال کار کنم. من هم با گروههای اصولگرا و هم با گروه های اصلاح طلب ارتباط نزدیک داشته ام. در زمانی هم که سمت داشتم سعی میکردم از نیروهایی استفاده کنم که بر اساس آن پست و مسئولیت توانایی داشته باشند و کاری نداشتم که گروه راست است یا گروه چپ.
از روحانی پیشنهاد کار نداشتم
از دولت آقای روحانی پیشنهادی برای فعالیت به شما داده نشد؟
خیر از طرف دکتر روحانی و تیم وی پیشنهادی نداشتم و این موضوع طبیعی است و به آنها حق می دهم. هنوز قوه قضائیه پرونده بنده را مشخص نکرده است و حدود 3 سال است که بنده را بلاتکلیف نگه داشته است.
زمان زیادی از پرونده اختلاس گذشته است چرا پرونده مشخص نشده است؟
باید از مسئولان قضایی پرسید. من از این موضوع که پرونده بنده مشخص نشده است ناراحت هستم اما ناراحتتر از این موضوع این است که زمانی که با فردی که با فساد مبارزه کرده است برخورد می کنند دیگر کسی نمی تواند با فساد مبارزه کند.
در این جریان شما سیبل انتقادات شدید؟
بحث سیبل شدن نیست. باید بر اساس عدل و انصاف کارها دنبال شود.
اگر این پرونده تعیین تکلیف شده بود فکر می کنید در دولت جایی داشتید؟
حداقل این موضوع این بود که راحتتر میتوانستم وظیفه خود را برای مردم انجام دهم.
شما اگر به جای مسئولان قوه قضائیه بودید چگونه با این پرونده برخورد می کردید؟
در این رابطه می خواهم در دادگاه صحبت کنم. باید قوه قضائیه با برخورد با فساد اتفاق افتاده طوری رفتار کند که از فساد پیشگیری شود و در این موضوع از فساد پیشگیری نشد. قوه قضائیه با شهرام جزایری برخورد کرد و بعد از آن پرونده مه آفرید و بابک زنجانی آمد و پرونده های زیادی هم وجود دارند که رو نشده اند و یا در سیستم بانکی و اداری بر آنها سرپوش گذاشته شده است.
بخشی از فساد مربوط به شفاف نبودن قوانین و مقررات، ساختار اداری، ساختار بانکی و نظام بانکی است.
اصلیترین علت گستردگی فساد را چه موضوعی میدانید؟
این بحثهای مختلفی را دارد و خیلی مفصل است. یکی از موارد این است که ناظران ما آن توانایی لازم را در نظارت ندارند. این توانایی به قوانین، نظام اداری و همچنین مجموعه پرسنل و ساختار مربوط می شود. ما در سیستم بانکی همه تراکنش های بانکی در بانک مرکزی مشهود است. اگر نظام نظارتی بانکی ما در بانک مرکزی تقویت شود حتما بسیاری از فسادهایی که در سیستم بانکی و شعب بانکی رخ می دهد می تواند پیشگیری شود.
پس میتوانیم مقصر اصلی را بانک مرکزی اعلام کنیم؟
بحث بنده کلی است و تنها در نظام بانکی نیست. ما در رابطه با مجموعه قوه قضائیه، ثبت اسناد و مجموعه های دیگری مانند شهرداریها و سازمانهایی که مردم با آنها بیشتر کار دارند باید سالمترین سازمانها باشند.
در پرونده فساد بزرگنمایی صورت می گیرد
البته ترسی هم وجود دارد از این که اذعان کنیم که فساد وجود دارد.
البته الان خوشبختانه سرپوشی نمیشود و متاسفانه بزرگ نمایی هم صورت می گیرد. اما برخورد کاملی صورت نمی گیرد.
شما گلایه خودتان را به قوه قضائیه ارائه کردید؟
بنده چندین نامه به مسئولان نوشتم.
چرا باید با آقای جهرمی چنین برخوردی شود؟
این را باید از افراد دیگر پرسید.
از آقای خاوری چه خبر؟
خبری ندارم. بنده تذکرهای فراوانی درباره آقای خاوری دادم اما کسی توجه نکرد.
شما درباره آقای خاوری تذکر دادید. چرا کسی به این تذکرات توجه نکرد؟
مسئولان خورستان خیلی خوب پرونده را بررسی کردند اما باید دید چرا آقای خاوری دستگیر نشد.
از مقامات قضایی بپرسید چرا خاوری دستگیر نشد
چرا آقای خاوری دستگیر نشد؟
باید از مقامات قضایی پرسید.
شما دلیل این موضوع را نمی دانید؟
من می دانم اما دلیل ندارد که بنده آن را مطرح کنم.
هم اکنون برای مردم هم این سوال مطرح است که مقصر اصلی آن فساد مالی چه کسی بود؟ شما این فساد مالی را اختلاس میدانید؟
معنای حقوقی اختلاس فرق دارد و سو استفاده بود. برداشت غیر قانونی از منابع دولتی اختلاس است و برداشت غیر قانونی از منابع مردمی سو استفاده است. این پرونده سو استفاده بود چون منابع مالی دولت نبود و با جعل اسناد از منابع مردم سو استفاده کردند و جعل و تبانی بوده و جعل و تبانی در نظام حسابرسی قابل کنترل نیست. آنها در سیستم بانک صادرات جعل انجام دادند و در بانک دیگری نقد کردند.
شما قبل از اعلام علنی متوجه این فساد مالی شدید؟
ما یک ماه قبل از اعلام عمومی عوامل را دستگیر کرده بودیم.
پس چه شد با این سرعت علنی شد؟
عده ای دوست داشتند که زودتر این موضوع علنی شود. دست های پشت پرده برای ما مشخص نبود و ما می خواستیم رسیدگی ها کامل شود و 36 روز بعد از بررسی ها با مصاحبه مجبور به شفاف سازی شدم.
افرادی که این موضوع را علنی کردند به دنبال استفاده تبلیغاتی نبودند؟
رسانهها به دنبال سوژه هستند و مسئولان خوزستانی سایت تابناک برای اولین بار این موضوع را رسانه ای کردند و این سایت بعد از 10 روز از دستگیری این افراد که در بانک صادرات رخ داد خبر را منتشر کردند.
آن زمان با آقای خاوری هم جلسه برگزار میکردید؟
چندین جلسه را با آقای خاوری برگزار کردم.
نظر آقای خاوری درباره این پرونده چه بود؟
بنده با این جلسات احساس کردم مشکل اصلی خود آقای خاوری و تیم بانک ملی است.
بعد از این که احساس کردید آقای خاوری از عاملان اصلی است چه اقدامی کردید؟
الان نمیتوان مسائل را باز کرد و نگفته ها را بعدا می گویم. فضای کشور باید فضای آرومی برای سرمایه گذاری باشد.
نباید فساد 3 هزار میلیاردی علنی می شد
اگر پرونده اعلام عمومی نمیشد بهتر نبود؟
من اصلا موافق اعلام علنی نبودم و موافق رسیدگی جدی بودم و خودم هم این موضوع را دنبال میکردم و الان هم میگویم هر فسادی را هر چقدر علنی کنید اگر رسیدگی سریع انجام دهید آثار مثبت دارد و اگر رسیدگی مانند پرونده ما باشد آثار منفی دارد.
الان آقای زنجانی هم همینگونه شده است و حدود 5 ماه است که بازداشت هستند.
آقای زنجانی مشکلات دیگری دارند و باید اموال وی در خارج از کشور بررسی شود. دادگاه اول آقای مه آفرید خوب بود اما فضای عمومی کشور باید خیلی سریع پاسخ خود را از این برخوردها بگیرند.
شما اتهام بابک زنجانی را از چه جنسی میدانید؟ آیا فسادی رخ داده است؟
خیلی از پرونده آقای زنجانی اطلاع ندارم. صحبت هایی که از جاهای مختلف مطرح می شود همه مسئولان اذعان دارند که اگر پول شرکت نفت را پرداخت کند مشکل زیادی ندارد. اگر چنین چیزی باشد نمی توان گفت فساد مالی صورت گرفته است.
البته میگویند آقای زنجانی پولی ندارد که بخواهد بدهی نفتی را پرداخت کند.
اطلاعی در این خصوص ندارم.خبری که ما داریم این است که جاهای دیگر پول دارد و باید این پول را جا به جا کند.
با فاز نخست هدفمندی مخالف بودم
آقای جهرمی! فضای اقتصادی کشور در سال 93 روزهای پر حاشیه ای را تجربه کرده است و قانون هدفمندی یارانه ها وارد فاز دوم شد و قیمت حامل های انرژی نیز در همین راستا افزایش یافت. تحلیل شما از شرایط موجود اقتصاد کشور چیست و آیا فضا برای ورود به فاز دوم هدفمندی آماده بود؟
من با فاز نخست قانون هدفمندی یارانه ها نیز مخالف بودم و این موضوع را در مجلس و جلسات کارگروه طرح تحول اقتصادی بیان کردم. آقای احمدی نژاد حرف کارشناسان را گوش نمی کرد و هرچه خودش می فهمید همان را اجرا میکرد و فهم خودش را هم بالاتر از دیگران میدانست.
به دوستان دولت فعلی نیز گفتم که شما دو اشتباه استراتژیک کردید که یک شروع فاز دوم هدفمندی و دیگری نیز نحوه ثبت نام است. اعتقاد من این بود که مرحله نخست بد اجرا شد و دولت باید ابتدا این فاز را اصلاح میکرد و قانون را به درستی هدفمند میکرد.
برای این موضوع نیز دولت باید ابتدا به افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی یارانه پرداخت میکرد. پس از این باید افرادی که تحت پوشش کمیته امداد نیستند اما به یارانه نیاز داشتند را شناسایی می ردیم و به آنها یارانه پرداخت میکردیم.
یکی از مشکلات اساسی اقتصاد ایران وابستگی اقتصاد به نفت و بهروری است. ما هیچ بهره وری در سرمایه گذاریها، نیروی انسانی، زمین و انرژی نداریم.
این دو مشکل در اقتصاد ما بعد از انقلاب تشدید شده است و دلایل مختلفی همچون جنگ، تجربه مدیران و سیاسی برخورد کردن بعضی دولتها و پوپولیستی برخوردکردن بعضی دولت ها داشته است و بعضا به دنبال رای بیشتر بودهایم تا کار درست تر.
مقاطعی در بعد از انقلاب وجود دارد که کارهای درستی صورت گرفته است. علت این که ما به نفت وابسته هستیم، هزینه های اضافی دولت ها است. هر دولتی هم آمده هزینه را اضافه کرده است و مانند سیکل باطلی که نقطه مرکزی دارد و شعاع هر روز بیشتر می شود و از مرکز اقتصاد دورتر میشود.
فعالیت دولت قبل مانند فردی است که برای رفتن به مشهد قطار تبریز را سوار شود!
این موضوع مانند این است که فردی بخواهد از تهران به مشهد برود اما سوار قطار تبریز شود. بعضی دولتها سرعتشان را زیاد میکردند ولی بیشتر از هدفشان دور میشدند. دولت احمدی نژاد کاملا ریل را اشتباه گذاشته. خود من از روز اول دولت نهم این تذکرات را دادم و بعضی مواقع به دلیل اشتباهات فاحش استعفا دادم.
چه اتفاقی رخ داد که شما با سابقه حضور در فعالیت های سیاسی در دولت های مختلف وارد نظام بانکی کشور شدید؟
من هم اکنون نیز اعتقاد دارم مشکل کشور اقتصادی است و مشکل اقتصادی ما مربوط به نظام بانکی و پولی است. بنده معتقدم اگر بتوانیم اصلاحات نظام بانکی را آنگونه که باید انجام دهیم می توانیم به موفقیت برسیم.
یکی از گام های طرح تحول اقتصادی هم اصلاح نظام بانکی است.
بله. بنده نیز این موضوع را دنبال می کردم. کسانی باید در صحنه حاضر شوند و خود را فدا کنند.
هم اکنون این اراده در میان مدیران بانکی وجود دارد؟
خیر.
دولت ها نمی توانند در بانک مرکزی دخالت نکنند
یکی از معضل های نظام بانکی دخالت دولت ها در بانک مرکزی بوده است. وضعیت دخالت در امور بانک مرکزی را در این دولت چطور ارزیابی می کنید؟
بنده هم اکنون در نظام بانکی نیستم و نمی توانم اظهارنظر دقیقی در این رابطه داشته باشم. اما دولت ها نمی توانند بدون دخالت در این زمینه باشند. ما هم اکنون نه بانکداری اسلامی و نه بانکداری غیر اسلامی داریم و معجونی داریم که نه اسلامی و نه ربوی است. البته بیشتر نزدیک به ربوی است.
متاسفانه نظام بانکی ما خودش را موظف به مسائل اقتصاد کلان و زیربناهای کشور و توسعه کشور می داند. بانک های تخصصی فعال در ایران کارهای بازرگانی می کنند و بانک های بازرگانی ما کارهای تخصصی را در دستور کار خود قرار داده اند. بر همین اساس مطالعات طرح ها آنگونه که باید خوب بررسی و نظارت نمی شود.
معوقات بانکی نیز یکی دیگر از مشکلات نظام بانکی است.
برای ارائه تسهیلات چند مسئله باید بررسی شود. اولین موضوع این است که بانک ها نمی توانند بررسی کنند که طرح ها مناسب است یا خیر. بانک های بین المللی برای بررسی طرح ها از مشاوران خارجی هم استفاده می کنند و بیمه ها طرح ها را تضمین می کنند اما در ایران اینگونه نیست و معوقات برای بانک ها می مانند.
موفق ترین دوره بانک مرکزی مربوط به مرحوم نوربخش بود
بانک مرکزی در کدام دوره موفق تر بود؟
دوره مرحوم نوربخش خوب بود. مشکل بانک مرکزی این است که ساختار منسجم ندارد هزینه های زیادی دارد که این هزینه ها مشکل اصلی بانک مرکزی است.
البته بابک زنجانی هم مربوط به دوره حضور مرحوم نوربخش در بانک مرکزی بود.
نمی توان اینگونه استدلال کرد و من مخالف این موضوع هستم.
نمره اقتصادی دولت منفی است
عملکرد دولت روحانی را چطور ارزیابی می کنید؟
در حوزه اقتصادی به دولت نمره منفی میدهم و هیچ کار زیربنایی در اقتصاد صورت نگرفته است.
البته بازارهای اقتصادی آرامش دارند.
آرام نیستند. بازارها در رکود به سر میبرند. نوسانات اخیر بورس و ارز ضربه جدی را به اقتصاد وارد می کند. اما در مسائل سیاست داخلی و خارجی عملکرد خوب بوده است.
عملکرد اقتصادی دولت ریشه در عملکرد اقتصادی دولت قبل دارد و نمی توان در کوتاه مدت شاهد اتفاق ویژه ای در اقتصاد کشور بود.
حتما همینگونه است. به نظر بنده هر دولتی اقتصاد کشور را خراب تر کرده است و هم اکنون نیز دولت آقای روحانی خرابی را بیشتر می کند.
کنترل تورم ارتباطی به این دولت ندارد
اما شاخص های اقتصادی که ارائه می شود نشاندهنده روند رو به رشد اقتصاد است. به طور مثال دولت می گوید تورم کنترل شده است.
کنترل تورم ارتباطی به این دولت ندارد و اگر این دولت هم وجود نداشت هم اکنون تورم کنترل شده بود. دولت اعلام کرده است تورم در سال 93 به 25 درصد می رسد که بنده بعید می دانم چنین اتفاقی رخ دهد و با توجه به آمارهای رسمی نمی توان این موضوع را قبول کرد.
شما با دادن سبد کالا به مردم موافق بودید؟
ارائه سبد کالا خوب است اما در گذشته تجربه این موضوع را داشتیم و دولت آقای روحانی از تجربیات گذشته استفاده نکرد و عملکرد خوبی نداشت و به خیلی ها که باید سبد کالا تعلق می گرفت نرسید و آمار کاملی درباره تخصیص سبد کالا در دولت وجود نداشت.
هم اکنون نیز بالای 50 درصد از مردم درآمد خود را کمتر از 600 هزار تومان اعلام کرده اند. مردم ما تا این اندازه فقیر هستند؟
ما باید ببینیم مردم چرا چنین رفتاری را نشان می دهند. اقتصاد ما نشان می دهد که خیلی ها آمار اشتباه اعلام کرده اند. دلیل اصلی این موضوع هم رفتار مسئولان است. دولت زمانی ثبت نام می کند که قیمت ها در حال افزایش پیدا کردن است و مردم احساس می کنند که نمی دانند که چه اتفاقی قرار است رخ دهد. ابتدا مردم را نسبت به افزایش قیمت ها عصبانی کرده ایم و بعد از مردم می خواهیم که از دریافت یارانه نقدی انصراف دهند.
از آن طرف نیز دولت تنها با درآمد مردم نمیتواند مشکل را حل کند و باید به هزینه های مردم توجه کند. خیلی ها ماهانه 5 میلیون تومان درآمد دارند اما هزینه آنها 6 میلیون تومان است و دولت باید به این موضوع توجه کند.
شما چه راهکاری را برای هدفمندی یارانهها ارائه میدهید؟
دولت نباید قیمت ها را افزایش میداد و وارد فاز دوم هدفمندی نمی شد و شفاف به مردم اعلام می کرد که منبع مالی کافی برای پرداخت یارانه در اختیار ندارد و تنها می تواند به افراد تحت پوشش کمیته امداد و بهزیستی یارانه نقدی بدهد.
تورم به مردم تحمیل شد
مردم این موضوع را میپذیرفتند؟
دولت تورم را به مردم تحمیل میکند و میگوید 45 هزار تومان یارانه میدهیم.
پس این موضوع هم باید به مردم تحمیل میشد؟
خیر. دولت نباید افزایش تورم میداد. در این صورت مردم می پذیرفتند. شما قبول دارید که قیمت حامل های انرژی تاثیر مستقیم بر تورم دارد؟
گذشته اقتصاد کشور این را نشان میدهد.
یکی از اعضای اتاق بازرگانی اعلام می کرد گازوئیل 100 تومان افزایش یافته است و یک خودرو که توانایی حمل 24 تن بار را دارد پیش از افزایش قیمت ها از بندرعباس تا تهران با هزینه یک میلیون و 200 هزار تومان می آمد و هم اکنون 100 درصد افزایش قیمت داشته است. این افزایش قیمت تا زمانی که کالا به دست مردم برسد ادامه دارد. دولت ها باید بدانند افزایش قیمت حامل های انرژی، خدمات دولتی و افزایش تورم به دولت زیان وارد می کند.
البته نمی توان ارزان فروشی کرد.
ارزان فروشی بر اساس قیمت ارز مطرح می شود. در یک سال دلار 1000 تومانی 3 هزار تومان شد و همان گران فروشی ادامه پیدا کرده است. حامل های انرژی را باید با ارز هزار تومان دید یا دلار 3 هزار تومان؟
دولت برای این که پول از مجموعه مردم جمع آوری کند قیمت دلار آزاد و رسمی را افزایش داد و البته افزایش قیمت دلار رسمی در بودجه رخ داد و مجلس نیز با آن مخالفت نکرد. یکی از دلایل این که می گویم مجلس ها هر دوره نسبت به گذشته تضعیف شده اند این است که در هیچ دوره ای دولت ها در بودجه به اندازه دولت دهم اختیار نداشته اند.
دولت قبل برای تامین کسری بودجه دلار را گران کرد
دولت برای تامین کسری بودجه قیمت دلار را افزایش داد؟
بله قطعا دولت مقصر بود. بانک مرکزی بخشی از دولت است.
البته دولت نمیتواند در بانک مرکزی دخالت کند.
خیر. آقای احمدی نژاد افراد خود را برای بانک مرکزی انتخاب می کرد و بانک مرکزی بیشترین نقش را در افزایش قیمت دلار داشت که بیشتر این افزایش قیمت به دلیل تامین کسری بودجه بود.
هم اکنون هم دیگر نمی توان قیمت دلار را کاهش داد.
اگر دولتها بخواهند میشود و راهکار آن هم این است که دولت هزینه های خود را کاهش دهد. سفرهای استانی که هم اکنون شروع شده است هزینه های اضافی را به دولت تحمیل می کند. شاید سفر به یک استان 300 میلیارد تومان هزینه دارد اما 31 استان داریم و ممکن است بارها به این استان ها سفر انجام بگیرد. منظور بنده عدم سفر به استان ها نیست. اما دولت باید هزینه ها را به جا انجام دهد.
خیلیها مشکلات امروز اقتصاد را به دلیل طرح تثبیت قیمت ها در مجلس هفتمی میدانند.
افراط و تفریط به اقتصاد ضربه وارد می کند. با توجه به تورم، تثبیت کامل قیمت منطقی نیست و آزادسازی قیمت به صورت رها شده نیز مناسب نیست. در برنامه های توسعه تاکید شده است که قیمت ارز باید شناور مدیریت شده باشد اما مشاهده می کنیم که قیمت ارز را برای دو سال 700 تومان نگه می داریم و قیمت دلار برای 7 سال هزار تومان بود. اگر قرار است قیمت ارز شناور باشد باید اجازه داد که قیمت ارز حتی به صورت اندک نوسان داشته باشد.
دولت ها از این شرایط استفاده می کنند.
دولت ها از مجموعه افزایش قیمت حامل های انرژی و ارز اتفاقا زیان می کنند. به جای این که دولت کوچک شود شاهد افزایش پرسنل دولتی هستیم. یکی از مسئولان آموزش و پرورش اخیرا اعلام کرده است که بعضی از مدارس معلم ندارند و این در شرایطی است که 150 هزار معلم اضافه در ایران وجود دارد به طوری که ممکن است در دبستان معلم نداشته باشیم و شاهد تعدد معلم دوره راهنمایی باشیم و این نشاندهنده بی برنامگی است.
در اقتصاد ایران دولت ها به جای این که به اقتصاد کلان بپردازند وارد اقتصاد خرد شده اند. این موضوع عامل اصلی ضربه زدن به اقتصاد نیست؟
مشکل اساسی ما این است که دولت ها برای این که می خواهند رای مردم را در انتخابات های مختلف کسب کنند برنامه های دراز مدت خود را اجرا نمی کنند. اکثر دولت ها متوجه هستند که چه مشکلاتی وجود دارد و می توانند کار را انجام دهند و برای این موضوع دولت باید در 3 سال اول ریاضت را در دستور کار قرار دهد و ممکن است این موضوع به سقوط دولت منجر شود. بر همین اساس دولت ها با ترس حرکت می کنند. باید به دولتی اعتماد کنیم که از سقوط نترسد.
شما در دولت آقای هاشمی زمانی که می خواستند سیاست تعدیل اقتصادی را مطرح کنند حضور داشتید. آن زمان نظر شما چه بود؟
آقای هاشمی در دولت اول خود خوب کار کرد و در دولت دوم سیاست خود را تغییر داد. آقای هاشمی اولین رئیس جمهوری است که در دوره دوم انتخابات کمتر از دوره اول خود رای آورد و این هم به دلیل سیاست تعدیل اقتصادی بود. روسای جمهور ایران بعد از آقای هاشمی در رای خود در انتخابات روند صعودی داشته اند و احتمالا با روند موجود رای آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری آینده بیشتر از انتخابات سال 92 خواهد بود.
*تذکرهای فراوانی درباره آقای خاوری دادم
اما کسی توجه نکرد.
*من اصلا موافق اعلام علنی پرونده فساد
نبودم و موافق رسیدگی جدی بودم و خودم هم این موضوع را دنبال میکردم و الان هم میگویم
هر فسادی را هر چقدر علنی کنید اگر رسیدگی سریع انجام دهید آثار مثبت دارد و اگر
رسیدگی مانند پرونده ما باشد آثار منفی دارد.
*احمدی نژاد حرف کارشناسان را گوش نمی کرد
و هرچه خودش می فهمید همان را اجرا میکرد و فهم خودش را هم بالاتر از دیگران میدانست.
*فعالیت دولت قبل مانند فردی است که برای
رفتن به مشهد قطار تبریز را سوار شود!
*در حوزه اقتصادی به دولت یازدهم
نمره منفی میدهم و هیچ کار زیربنایی در اقتصاد صورت نگرفته است.
*بانک مرکزی بیشترین نقش را در افزایش
قیمت دلار داشت که بیشتر این افزایش قیمت به دلیل تامین کسری بودجه بود.
*آقای هاشمی اولین رئیس جمهوری است که در
دوره دوم انتخابات کمتر از دوره اول خود رای آورد و این هم به دلیل سیاست تعدیل
اقتصادی بود.
در زیر میتوانید بخش دوم این گفتوگو را بخوانید:
شما از چه سالی به این نتایج رسیدید که دولت ریل گذاری اشتباهی دارد؟
از همان سال اول دولت نهم متوجه این موضوع شدم.
به دلیل رفتارهای آقای رئیس جمهور؟
نوع عملکرد را میدیدم. البته نظر ما این بود که در دولت هستیم و میتوانیم مشکلات را برطرف کنیم.
آقای پرویز کاظمی هم همین نظر را داشتند.
به همین خاطر احساس میکردم که باید از دولت خارج شد اما ضربه زدن به دولت مورد پسند نظام و مردم نبود و بر همین اساس بعد از گذشت زمانی استعفای کتبی دادم.
زمانی که دیدم واردات بی وریه رشد یافته است و به طور مثال تولید شکر ما از یک میلیون و 400 هزار تن به یک میلیون و 800 هزار تن رسید و واردات شکر از 800 هزار تن بود به 3 میلیون تن رسید استعفا دادم.
چه کسی پشت پرده این واردات بود؟
منافعی در پشت صحنه وجود دارد که نمیخواهند تولید داخلی رشد پیدا کند و به تولید داخل ضربه وارد شد. واردات بی رویه باعث شد علاوه بر کشاورزان تجار هم ضربه ببینند. زمانی که تولید 5 میلیون تن چغندر قند به یک میلیون تن می رسد حدود 4- 3 میلیون تن علوفه دام را هم از دست میدهیم.
دوبار شفاهی و دو بار هم کتبی استعفا دادم
شما چندبار در دولت استعفا دادید؟
بنده دوبار شفاهی و دو بار هم کتبی استعفا دادم.
واکنش آقای احمدینژاد به استعفاها چه بود؟
موافقت نمیکرد اما احساس میکرد من موافق بسیاری از کارهای دولت نیستم.
روزی که به شما گفتند به ساختمان ریاست جمهوری بروید تا درباره وزارت صحبت کنند چه مسائلی مطرح شد؟
من آخرین فردی بودم که پذیرفتم در دولت باشم و تقریبا با شروطی هم آمدم. آقای احمدی نژاد 3 شرط من را قبول کردند که البته عملیاتی نشد.
قبلا با آقای احمدی نژاد آشنا بودید؟
بله از زمان استانداری وی در اردبیل وی را می شناختم. آن زمان بنده استاندار فارس بودم.
آن زمان حرفای ایشان بر مبنای عقلانیت و خرد جمعی بود؟
نمیدانم. اما خیلی به حضور من در دولت اصرار کردند.
پشیمان نیستید از این که به دولت رفتید؟
از این جهت که با آقای احمدی نژاد کار کردم پشیمانم. اما از این جهت که توانستم گامی در خصوص توسعه اشتغال بردارم پشیمان نیستم.
مهمترین کاری که در دوران وزارت انجام دادید چه بود؟ بحث های مختلفی درباره بنگاه های زودبازده مطرح شده و به آقای روحانی هم در این رابطه توصیه کردهاید.
بله همینطور است. بحث بنگاههای زودبازده مطالعات قبل از وزارت من بود و در مجمع تشخیص مصلحت در این رابطه مطالعه داشتم. دولت آقای روحانی میتواند اسم زودبازده را تغییر دهد اما کلیت موضوع باید اجرایی شود.
خیلی هم به شما درباره این طرح حمله شد؟
بیشتر سیستم بانکی دوست نداشت این کار صورت بگیرد.
نظر آقای احمدی نژاد در این رابطه چه بود؟
آقای احمدی نژاد موافقت داشت اما این که تا چه اندازه حمایت میکرد بحث دیگری است. در ابتدا آقای احمدی نژاد به خوبی حمایت کردند.
شما آقای احمدی نژاد را فردی مناسب برای ریاست جمهوری می دانستید؟
زمانی که مردم انتخاب کردهاند باید به این انتخاب احترام بگذاریم. شاید زمان انتخابات نظر دیگری داشته باشم اما زمانی که مثلا الان آقای روحانی انتخاب شده اند باید برای مردم کار کرد. من در دولت آقای خاتمی حضور نداشتم و در دولت های گذشته بودم اما همان زمان هم آقای جهانگیری وزیر صنایع بود و عبدالعلی زاده وزیر صنعت بودند و بعضی از دوستان ما در دولت بودند و اگر صحبت و مشورتی میخواستند بنده انجام میدادم.
نه به احمدینژاد رای دادم نه به هاشمی
سال 84 به آقای احمدی نژاد رای دادید؟
خیر.
به آقای هاشمی رای دادید؟
به فرد دیگری رای دادم.
شما در دوران وزارتتان بحثی را مطرح کردید مبنی بر این که مسئول اشتغال هستید. چه دستاوردهایی را در این حوزه داشتید؟
بلاخره مسئول اشتغال در این کشور چه کسی است؟
دولت.
باید فردی به جوانان بیکار پاسخگو باشد و یا باید رئیس جمهور باشد یا یکی از وزرا پاسخ دهد. من خودم را انداختم جلو تا بتوانم در دولت کار را انجام دهم. بحث اشتغال مربوط به یک وزارتخانه نیست و فرابخشی است. به طور مثال واردات بیرویه به اشتغال داخلی ضربه میزند و من به عنوان متولی اشتغال میتوانستم در این رابطه متذکر و پیگیر باشم.
منابع بانکی نیز هرچقدر به سمت تولید سوق پیدا کند به اشتغال کمک میکند. چند بازار را باید هماهنگ کرد تا مسئله بازار کار حل شود. این بازارها شامل بازار پول و سرمایه، بازار واردات و صادرات، بازار کار و بحث بهرهوری است و اینها در اشتغال و نیروی کار تاثیر دارد.
زمانی که یک نفر میگوید من متولی اشتغال هستم باید نقاط ضعف این حوزهها را تذکر بدهد و پیگیری کند و بر همین اساس من این موضوع را بررسی کردم. تا زمانی که کار پیش میرفت اتفاق های خوبی رخ داد.
چه اتفاقی رخ داد که این کار متوقف شد؟
به یکباره ترمز را در دوره بعد کشیدند. در دولت بعد هم آنطور که باید نتوانستند در رابطه با اشتغال کار کنند.
خیلیها می گویند آقای احمدی نژاد در دوره دوم ریاست جمهوری خود تغییر کردند. شما این موضوع را قبول دارید؟
آقای احمدی نژاد رفته رفته تغییر کرد. به نظر من بخشی از این تغییر به دلیل افزایش توهمی بود که خود و اطرافیانش داشتند و هر روز افزایش مییافت و بخشی نیز مربوط به عملکرد مخالفان دولت بود.
چرا عملکرد مخالفان؟
مثلا مجلس در این تغییر رفتار احمدی نژاد نقش مهمی داشت و ضعف زیادی در حوزه نظارت داشت و این موضوع در زمان آقای حداد و لاریجانی مشاهده شد.
مجلس باید بعد از خانه نشینی رئیس جمهور را استیضاح میکرد
البته در دوره ریاست آقای لاریجانی رئیس جمهور برای نخستین بار برای پاسخ به سوال نمایندگان به مجلس رفت.
درست است. اما ضعفها با سوال و جواب مسئله حل نمیشود.
یکی از ضعفهای مهم مجلس را میتوان سکوت در برابر خانهنشینی رئیس جمهور عنوان کرد؟
به نظر بنده همان موقع باید آقای احمدی نژاد استیضاح می شد.
متاسفانه هر دوره ای مجلس ما ضعیف تر شد. مجلس الان را خیلی ضعیف تر از دوره های چهارم و پنجم می دانم. نمایندگان به خودشان بیشتر می پردازند تا این که به مسائل ملی توجه کنند. قبلا نمایندگان بیشتر دغدغه مسائل ملی را داشتند.
هم اکنون امضا نمایندگان برای مسائل شخصی پررنگ تر شده است.
ضعف مجلس فردی نیست و مشکل جمعی است. درست است از کل افراد جمع درست میشود اما این ضعفی که هم اکنون وجود دارد بیشتر جمعی است.
اگر شما رئیس مجلس بودید با رئیس جمهوری که در آن زمان محبوب بود اما به قانون توجه نمی کرد چگونه برخورد می کردید؟
بستگی به نوع موضوع بستگی دارد. مجلس در اولین انتخاب وزرا خیلی خوب و محکم ایستادگی کرد و به 4 نفر از وزرای احمدی نژاد رای نداد اما همان افرادی که در دور اول معرفی رای نیاوردند بعضا وزرای دیگری شدند که مهمتر از وزراتخانه پیشنهادی قبل بود.
کسی که برای یک وزارتخانه کوچکتر رای نگرفت از همان مجلس برای یک وزارتخانه بزرگتر رای اعتماد میگیرد و این نشان میدهد رفتار مجلس باعث شده احمدی نژاد جسارت در برخورد با مجلس را داشته باشد.
شما با سفرهای استانی موافق بودید؟
من سفر استانی را ابتدا به نحوی که با برنامه عمل شود موافق بودم اما احساس میکردم بیشتر کار بیبرنامه است.
مثلا در یک استان چند هزار طرح تصویب می شد بی برنامگی بود؟
چنین موضوعی نبود. متاسفانه هم اکنون نیز آقای روحانی کار آقای احمدی نژاد را انجام می دهد و من مخالف این موضوع هستم. دلیل اصلی این که بهره وری در سرمایه گذاری ما نیست عدم مطالعه بر سرمایه گذاری است و این سفرها منجر به چنین سرمایه گذاریهایی میشود.
به نظر میرسد از زمان آقای احمدی نژاد اقتصاد با سیاست پیوند محکمی خورد.
این موضوع در تمام دنیا وجود دارد اما سرمایه گذاری باید منطق داشته باشد. ما از اول انقلاب شعار حمایت از بخش خصوصی داده ایم اما بخش خصوصی را از بین برده ایم و از این بخش حمایت نمیکنیم. برای رفع مشکلات اقتصادی باید از بخش خصوصی حمایت کرده و آن را توانمند کنیم.
بخش خصوصی هم اکنون در طرح های بزرگ به دلیل منابع مالی حضور ندارد و باید بخش خصوصی را توانمند کنیم. زمانی دولت تمام سرمایه گذاری ها را بر عهده داشت و هم اکنون نوبت به شبهه دولتی ها رسیده است. قبول دارم در یک زمان کوتاه به سرمایه گذاری این شرکت ها نیاز داریم اما باید محدوده زمانی و روش آن را مشخص کنیم و بر همین اساس بانک ها و یا تامین اجتماعی باید سرمایه گذاری کنند اما باید بدانند کجا باید سرمایه گذاری کرد و باید به سمت کارهای زیربنایی و زیرساخت های توسعه اقتصادی هدایت شوند.
البته در سالهای اخیر بانکها بیشتر به دنبال کسب سودهای فراوان و منافع خود بوده اند.
دلیل این موضوع این است که متاسفانه حتی همین الان اگر تمام بانک ها و شرکت های شبهه دولتی بیش از این که به فکر توسعه کشور باشند به فکر منافع سازمانی خودشان هستند.
هم می توان به فکر منافع عمومی بود و هم به منافع سازمانی تفکر کرد اما رفتن به سمت دلالی یکی از آسیب های اصلی است. شرکت های سرمایه گذاری بانک ها کارهای بازرگانی می کنند و این کار باید در اختیار بخش خصوصی باشد و این شرکت ها در بخش های غیر مولد و خرید و فروش سهام می کند و این کارها ارتباطی با این سازمان ها ندارد.
احمدی نژاد حرف های کارشناسی را قبول نداشت
نظر شما در مورد سهام عدالت چه بود؟
مخالف بودم. کمک به محرومان خوب است اما این کمک از طریق سهام عدالت نیست و باید پول را برای مردم سرمایه گذاری میکردند.
جواب آقای احمدی نژاد به شما چه بود؟
آقای احمدی نژاد حرف های کارشناسی را قبول نداشت.
یکی از شرط های شما برای برای رفتن به وزارت کار این بود که سازمان تامین اجتماعی تحت پوشش این وزارتخانه قرار بگیرد که محقق نشد ولی بعد از دوران وزارت شما چنین اتفاقی رخ داد. این موضوع را چور تحلیل می کنید؟
اعتقاد بنده این بود که وزارت تعاون و سازمان تامین اجتماعی از وظایف وزارت کار است. تامین اجتماعی از ابتدا برای وزارت کار بود و بعد از مدتی جدا شد و به وزارت بهداشت و درمان رسید که به آن ربطی نداشت و تنها قسمتی از فعالیت های تامین اجتماعی به وزارت بهداشت و درمان مربوط است.
خود قانون تامین اجتماعی و یا اداره تامین اجتماعی در اشتغال تاثیر بسیار زیادی دارد. در گذشته نیز جدا کردن تامین اجتماعی از وزارت کار اشتباه بود که صورت گرفته بود. این شرط من بود و هیچکدام از شرط های بنده تحقق پیدا نکرد. اما آقایان کل وزارت رفاه را منحل کردند در شرایطی که وزارت رفاه وظایف دیگری داشت.
دولت قبل چهار وزارتخانه صنایع سنگین و سبک و معادن و تجارت را با یکدیگر ادغام کرده اند و یکی از مشکلات وزارت صنعت و معدن این است که انقدر سنگین شده است که نمی تواند حرکت کند. زمانی این وزارتخانه می تواند موفق باشد که اول اختیارات و وظایفی که باید واگذار شود را به مردم واگذار کنیم و بعد به کوچک سازی دولت بپردازیم.
ما هنوز دوست نداریم واگذاری ها صورت بگیرد و بر همین اساس زمانی که وزارت بازرگانی و صنایع را ادغام می کنیم یکی از آنها ضعیف می شود. پیش از این وزیر بازرگانی در راس وزارتخانه قرار گرفت و صنعت معدن ضعیف شد و هم اکنون یک وزیر صنعتی مسئولیت گرفته و تجارت ضعیف شده است. در این ادغام نیز معادن چندین سال است که تضعیف شده و این در شرایطی است که معادن می تواند به اندازه نفت برای کشور سرمایه ایجاد کند.
مشایی در دوره شهرداری احمدینژاد را مسخ کرده بود
بسیاری معتقدند خیلی از تصمیمات آقای احمدی نژاد تحت تاثیر افرادی خاص بود که بعدها به جریان انحرافی مشهور شدند. در موضوع اقتصادی هم همینگونه بود؟
من قبول ندارم که کسی به آقای احمدی نژاد در حوزه اقتصادی خط میداد. در این زمینه به برنامه ریزی که خودش عمل میکرد و مصداق آن هم قانون هدفمندی یارانهها بود.
اگر آقای مشایی درباره مسائل اقتصادی اظهارنظر میکرد نیز آقای احمدی نژاد نمی پذیرفت؟
مشایی در مسائل اقتصادی ورود نمیکرد. آقای مشایی بیشتر در مسائل اعتقادی فعالیت میکرد.
شما آقای مشایی را چطور تعریف میکنید؟ میگویند فن بیان فوق العادهای دارد.
آقای مشایی را از زمانی که مدیرکل اجتماعی وزارت کشور در اوایل دهه 70 بود میشناسم. آقای مشایی آدم توداری است و آن اوایل هم این مسائل اخیر را نداشت. مشایی آن زمان آقای متدینی بود و فکر میکنم سیر و سلوک انحرافی داشت. زمانی که آقای احمدی نژاد در شهرداری بود توسط آقای مشایی مسخ شد.
آقای مشایی برای انتخابات ریاست جمهوری مناسب بود؟
آقای احمدی نژاد بعضی حرفهایی که 100 درصد هم با عقل جور نمیآمد را میگفت. زمانی که به انتخابات شوراهای اسلامی نزدیک میشدیم در هیات دولت می گفت تیم نزدیک به ما 100 درصد پیروز میشود و این موضوع با عقل جور در نمیآمد و در ذهن من این بود که از تیم 15 نفره آقای احمدی نژاد شاید 2 یا 3 نفر وارد شورا شوند و همینگونه هم شد.
آقای احمدی نژاد در مواقعی اعلام میکردند که 100 درصد کار انجام میشود اما اینگونه نمیشد. درباره حضور آقای مشایی در انتخابات، آقای احمدی نژاد فکر می کرد دست غیبی مشکل مشایی را حل می کند.
آقای احمدی نژاد بحث کاغذ پاره بودن تحریم ها را مطرح کردند در شرایطی که تحریم ها در اقتصاد تاثیرگذار بود. شما چقدر به این موضوع اعتقاد دارید که تحریم ها به اقتصاد ضربه وارد کرده است؟ البته آقای روحانی هم اکنون می گوید می خواهیم با توسعه سیاست خارجی مشکلات اقتصادی را برطرف کنیم.
ما باید در سال حدود 80 میلیارد دلار نفت و حدود 40 میلیارد دلار کالا بفروشیم و حدود 70 میلیارد دلار نیز باید در سال کالا وارد کنیم و نمی توان با ارتباط بسته و بدون تعامل دو طرفه به این موضوع رسید.
تحریم ها یک مسیر مثبتی دارد و آن این است که باید به فکر باشیم و بعد از انقلاب نیز به فکر افتادیم و در مسائل مختلفی همچون تولید علم، پزشکی و نظامی خوب پیشرفتیم.
یکی از مجله های فرانسوی با بنده مصاحبه کرد و من اعلام کردم اگر جای فرانسوی ها بودم تمام نیازهای ایران را برطرف می کردم. در آن مصاحبه گفتم غرب هواپیمای جنگی به ایران نفروخت و ایران هم اکنون تولید کننده هواپیمای جنگی است. آن زمان اعلام کردم تحریم برای ایرانی ها خوب نیست و شاید برای عرب ها و کشورهایی که هوش لازم را برای اجرای طرح های بزرگ ندارند تحریم مناسب باشد.
تحریم ها این نقطه مثبت را دارد. اما نقطه منفی تحریم این است که توسعه کشور را عقب می اندازد و من فکر می کنم بهتر از این می توانستیم در موضوع هسته ای از اول وارد شویم. ما از همان ابتدا به دنبال ساخت بمب نبوده ایم اما دنیا به دنبال بهانه علیه ایران است و مسئله هسته ای یک بهانه است. اما با تمام این مسائل می توانستیم با تعامل بهتری موضوع را بررسی کنیم.
اگر مسئول بودم نمیگذاشتم بالای 160 میلیارد دلار در سال زیان ببینیم
شما اگر مسئول پرونده هستهای بود چگونه فعالیت میکردید؟
بنده نمی گذاشتم که این پرونده هسته ای زیان بالای 160 میلیارد دلار در سال را به کشور وارد کند.
انتقادهای شما مربوط به کدام دوره است؟
از زمان آقای خاتمی به بعد معتقدم می وانستیم بهتر عمل کنیم.
هم اکنون روند مذاکرات را چطور ارزیابی می کنید؟
با توجه به چراغ سبز مقام معظم رهبری تیم مذاکرات در مسیر صحیح حرکت می کند. البته من اعتقاد دارم مسیر امروز را باید 18 سال قبل می رفتیم.
شما در دولت آقای هاشمی زمانی که می خواستند سیاست تعدیل اقتصادی را مطرح کنند حضور داشتید. آن زمان نظر شما چه بود؟
آقای هاشمی در دولت اول خود خوب کار کرد و در دولت دوم سیاست خود را تغییر داد. آقای هاشمی اولین رئیس جمهوری است که در دوره دوم انتخابات کمتر از دوره اول خود رای آورد و این هم به دلیل سیاست تعدیل اقتصادی بود. روسای جمهور ایران بعد از آقای هاشمی در رای خود در انتخابات روند صعودی داشته اند و احتمالا با روند موجود رای آقای روحانی در انتخابات ریاست جمهوری آینده بیشتر از انتخابات سال 92 خواهد بود.
ریاست جمهوری آقای روحانی نیز دو دوره ای خواهد بود؟
در مسائل سیاسی اگر موفق عمل کند خواهد ماند.
دولت هاشمی از دولت خاتمی و احمدینژاد بهتر بود
کدام دولت موفق ترین دولت ایران بوده است؟
دولت آقای هاشمی را علی رغم انتقادات مختلفی که به اطرافیانش وارد است موفق تر از دولت خاتمی و احمدی نژاد می بینم.
بعد از آقای هاشمی چطور؟
آقای هاشمی بعد از جنگ رئیس جمهور شد و شرایط رکود کامل حاکم بود و موفق شد. رکود در دوران آقای خاتمی ادامه داشت و قیمت نفت کم بود اما موفق نبود. درباره دولت آقای احمدی نژاد نیز باید گفت پول زیاد این دولت را شکست داد.
شما در انتخابات مجلس دهم حاضر می شوید؟
فکری در این رابطه نکرده ام.
نمی خواهید به این موضوع فکر کنید؟
هم اکنون فکر دیگری دارم.
اگر الان دولت به شما پیشنهاد همکاری بدهد قبول می کنید؟
الان قبول نمی کنم.
دولت نا موفق است؟
امیدوارم موفق باشد چون مشکلات برای مردم می ماند.
علت قبول نکردن شخصی است؟
بله.
از ماجرای آقای خاوری همچنان دلگیر هستید؟
من جدا نسبت به نوع رفتار مسئولان اجرایی و نظام و قضایی دلخور هستم.
واکنش مردم پس از این فساد مالی به شما چه بود؟
بعضی ها حلالیت می طلبند و برخوردهایی که با بنده می شود بسیار خوب است. اکثر مردم برداشتشان نسبت به شخص بنده همان چیزی است که خود بنده دارم.
مشکلی که وجود دارد این است که مدیران خود را همه چی بلد می دانند.
خدا کند مانند احمدی نژاد نشویم.
از آقای احمدی نژاد خیلی گله مند هستید؟
از کسی که خوب نتواند کشور را اداره کند و مسئولیت بپذیرد گله مند هستم.
اگر اصلاح طلبان نمیآمدند احمدی نژاد رئیس جمهور نمیشد
سال 88 تلاش کردید احمدی نژاد رئیس جمهور نشود؟
من خیلی تلاش کردم اصلاح طلبان نامزد معرفی نکنند و با خود آقای کروبی حضوری صحبت کردم که نیایند. چون معتقد بودم اصولگرایان پیروز هستند و اگر اصلاح طلبان نیایند و اجازه بدهند رقابت درون اصولگرایی باشد احمدی نژاد رای نمی آورد. اصولگرایان هم مانند اصلاح طلبان یک طیف نیستند و تعدد سلیقه وجود دارد.
در میان اصولگرایان فردی بود که بتواند در مقابل احمدی نژاد قرار بگیرد؟
بله. احمدی نژاد در دور اول انتخابات با فحاشی به هاشمی و در دور دوم هم با فحاشی به دیگران رای گرفت.
آقای کروبی به شما چه گفت؟
حرف بنده را قبول نداشت. برداشت آقای کروبی این بود که آن 5 میلیون رای که در دوره نهم گرفته به 11 میلیون رای می رسد.
این در حالی بود که آقای احمدی نژاد از این شعار استفاده کرد.
بله. آقای کروبی با شعار 50 هزار تومان 5 میلیون رای آورد و آقای احمدی نژاد شعار 250 هزار تومان را مطرح کرد.
سال 92 به چه کسی رای دادید؟
به آقای روحانی رای دادم. استدلال بنده این بود که شرایط کشور به آرامش نیاز دارد. البته دو هفته آخر تصمیم گرفتم به روحانی رای بدهم و قبل از آن می خواستم به آقای ولایتی رای بدهم. استدلال من این بود که کشور به تعامل بین الملل نیاز دارد و فکر می کردم آقای ولایتی بهتر می تواند این موضوع را پیگیری کند. بعد از آقای ولایتی آقای روحانی بود و 10 روز مانده به انتخابات احساس کردم آقای روحانی جلوتر است و به وی رای دادم.
آقای قالیباف چطور؟
من تصور نمی کردم رئیس جمهور شود. آقای قالیباف در تهران کار زیاد کرده است و بعید می دانم مردم به نظامی رای دهند.
شما به نظامی ها توصیه می کنید در انتخابات شرکت نکنند؟
نه تنها در مسائل انتخابات بلکه نظامی ها در اقتصاد نیز نباید حضور پیدا کنند.
آقای احمدی نژاد به دنبال ماندن در قدرت بود؟
احمدی نژاد به دنبال اجرای سیاست پوتین مدودف در ایران بود و اعتقاد داشت که این موضوع اجرایی می شود.
اگر شورای نگهبان، شورای نگهبان باشد احمدی نژاد تایید صلاحیت نمی شود
هم اکنون نیز بحث بازگشت احمدی نژاد به سیاست است.
اگر شورای نگهبان، شورای نگهبان باشد که هست بعید می دانم احمدی نژاد را تایید صلاحیت کند.
شما پیش بینی می کنید احمدی نژاد جریان داشته باشد یا یک فردی است که تمام می شود؟
بعضی ها جریان هستند اما احمدی نژاد نمی تواند جریان باشد. چون عقبه ای ندارد. کسانی که هم اکنون از احمدی نژاد طرفداری می کنند به دلیل مخالفت با روحانی است.
طرفداران احمدی نژاد در انتخابات 92 اسم مشایی را به صندوق ها انداختند.
مجموع آرای باطله بیش از 800 هزار نفر نبود.
منبع: نامه نیوز