باوی سلام

باوی سلام

اولین مجله فرهنگی ،اجتماعی شهرستان باوی
باوی سلام

باوی سلام

اولین مجله فرهنگی ،اجتماعی شهرستان باوی

کرامت حضرت عباس به لات گردن کلفت

سخنی از کربلایی احمد میرزا حسینعلی تهرانی این عارف گرامی در مورد کرامت حضرت عباس علیه السلام به لات گردن کلفت
زمانی ما عازم سفر کربلا بودیم، در قافله ما یک لات گردن کلفت بود که آخر عمری توبه کار شده بود و به زیارت امام حسین علیه السلام می رفت.
لات گردن کلفت آن قدر قصی القلب بود که ادعا می کرد تا به حال هیچگاه برای کسی گریه نکرده است.
وقتی به کربلا رسیدیم، ابتدا به حرم حضرت عباس علیه السلام مشرف شدیم، من در صحن حضرت عباس شروع به روضه خوانی کردم و داستان کربلا و ظهر عاشورا را کلا بیان کردم ولی این رفیق گردن کلفت مان خم به ابرو نیاورد.
اما وقتی به روضه حضرت عباس قمربنی هاشم گریز زدم و ماجرای تیر انداختن حرمله به چشمان مبارک حضرت عباس قمربنی هاشم علیه السلام را بیان کردم دیدم خون در رگ غیرت لات گردن کلفت به جوش آمد و از شدت عصبانیت فحشهای رکیکی به حرمله و دودمان او صادر کرد.
من از این حرکت و از فحشهای رکیک او خیلی مکدر شدم و رفتار او را در شان حرم و دستگاه کبریایی حضرت ابوالفضل عباس علیه السلام ندانستم.
وقتی شب به منزل رفتیم در عالم خواب دیدم که همه زایران حسینی در حرم حضرت حضور دارند و حضرت عباس به آنها پاداش می دهد.اما دیدم سردسته همه زائران امام حسین علیه السلام در آن جمع همان رفیق لات گردن کلفت توبه کارمان بود و حضرت عباس عنایت خاصی به او دارند.
من از این امر تعجب کردم و در فکر فرو رفتم که حضرت عباس رو به من کرده و فرمودند: دشنام لات گردن کلفت به دشمنان ما چون از سر اخلاص و صفای باطن بود و هیچ قصد و نیتی غیر از دلخوشی ما نداشت ، لذا از عبادت و زیارت بسیاری از افراد مقرب تر واقع شد.