باوی سلام

باوی سلام

اولین مجله فرهنگی ،اجتماعی شهرستان باوی
باوی سلام

باوی سلام

اولین مجله فرهنگی ،اجتماعی شهرستان باوی

رضا شاه در خدمت سیاست منطقه‌ای بریتانیا حذف بنی‌‌کعب و برکشیدن آل‌‌سعود

عبدالله شهبازی: گزارشی اجمالی از «بزرگ‌ترین خدمت» رضا شاه به ایران که در واقع بزرگ‌ترین پتانسیل ایران را برای اقتدار در سراسر منطقه خلیج‌فارس از میان برد، راه را برای اقتدار وهابی‌‏ها و آل‌سعود در سرزمین‌های عربی گشود و با اشاعه شووینیسم (ناسیونالیسم افراطی) باستان‏‌گرایانه بستر را برای پیدایش جریان‌‏های پان‌‏عرب و تجزیه‌طلب در خوزستان فراهم آورد.
تاریخ‌نگاری رسمی دوران پهلوی از قشون‌کشی رضاخان سردارسپه به خوزستان و حذف اقتدار عشیره بنی‌کعب در خلیج‌فارس به‌عنوان مهم‌ترین خدمت رضا شاه به حفظ تمامیت ارضی ایران یاد می‌کند.
پژوهش من که در جلد پایانی «زرسالاران» منتشر خواهد شد، ثابت می‌کند این اقدام رضا شاه با هدف تأمین اقتدار بلامنازع آل‌‌سعود و وهابیون بر منطقه خلیج‌فارس انجام گرفت. تا آن زمان عشیره شیعی بنی‌کعب که خود را ایرانی و وفادار به تابعیت دولت ایران می‌دانست، بزرگ‌ترین نیروی معارض آل‌‌سعود و وهابیون در منطقه به‌شمار می‌رفت و به‌عنوان قدرتمندترین نیرو در منطقه خلیج‌فارس و حلقه واسط میان ایرانیت و عربیت، اقتدار دولت مرکزی ایران را در سراسر خلیج‌فارس تأمین می‌کرد.
پیوندهای شیخ‌خزعل با استعمار بریتانیا و عضویت او در لژهای ماسونی و جنبه‌‌های منفی شخصیت شیخ خزعل مورد نظر نگارنده بوده است. این مسائل تحلیل فوق را مخدوش نمی‌کند. کلید حل معمای شیخ‌خزعل شناخت ساختار قدرت در بریتانیاست.
برای شناخت رقابت کانون‌های معارض در درون بریتانیا در سال‌های پس از جنگ اول جهانی که منجر به کودتای 1299 و برکشیدن رضاخان از سوی لرد ردینگ، نایب‫السلطنه بریتانیا در هند و حامیان او در لندن، جناح لویدجورج - چرچیل- مونتاگ- ساموئل، به‌رغم مخالفت جناح لرد کرزن، شد، مطالعه گزارش مفصل خود را از نتایج تحقیق 10 ساله‌ام، در این زمینه، توصیه می‌کنم که در اسفند 1379 در کنفرانس هشتادمین سالگرد کودتای 1299 با عنوان «کانون‌های استعماری، کودتای 1299 و صعود سلطنت پهلوی»
عرضه شد.
حذف شیخ‌خزعل از منطقه خلیج‌فارس منطبق با سیاست‌های کانون یهودی- صهیونیستی پیش گفته در دولت بریتانیا بود که به دنبال تحکیم اقتدار شیوخ وهابی و ترسیم جغرافیای سیاسی جدید در منطقه خلیج‌فارس بودند. رضا شاه از مجریان اصلی این سیاست بود و شیخ‌خزعل، به دلیل سنن ایرانی- شیعی بنی‌‌کعب که توضیح خواهم داد، قربانی آن. 

 طایفه عرب بنی‌کعب محیسنی (از ریشه «حسن») در اصل از طوایف جنوب حجاز (از شاخه عبد مناف) است که به سمت خلیج‌فارس مهاجرت کرد، در خوزستان و جنوب عراق مأوا گزید و در جریان شیعه شدن آل‌مشعشع به تشیع گروید. شاخه‌های بنی‌کعب در سراسر خلیج‌فارس پراکنده هستند. بیشتر فلاحین جنوب عراق بنی‌کعب هستند. شاخه‌ای از بنی‌کعب نیز ساکن عمان هستند و در دوران ریاست شیخ غانم (در دوره زندیه) بنی‌کعب بر عمان تسلط داشت. در طول سده‌های هجدهم و نوزدهم میلادی طایفه بنی‌کعب مقتدرترین نیروی شیعی عرب در منطقه خلیج‌فارس و سد استواری در مقابل توسعه‌‌طلبی وهابیون و تاخت‎وتاز و هتک حرمت‌های ایشان در عتبات به‌شمار می‌رفت.
برای رسیدن به ارزیابی منصفانه از شیخ‌خزعل و شناخت دقیق‌تر علل برکناری و قتل او به دست حکومت رضا شاه، در کنار موارد منفی که با آن آشناییم، توجه به موارد زیر نیز ضروری است:
1- شیخ‌خزعل از مخالفان سرسخت اعلامیه بالفور بود و با سیاست صهیونیستی یهودی کردن سرزمین فلسطین بشدت مخالفت کرد. نامه‌های او به مفتی بیت‌المقدس موجود است. به این دلیل پاپ بندیکت پانزدهم که او نیز از مخالفان اعلامیه بالفور بود، در سال 1921 به خزعل عنوان «شهسوار مسیح» اعطا کرد.
2- خزعل از مخالفان جدی غائله جمهوریخواهی و استقرار دیکتاتوری رضاخانی و در این رابطه با سیدحسن مدرس همپیمان بود و با علمای عتبات مکاتباتی داشت. نمونه‌ای از این مکاتبات نامه خزعل به آقا میرزا مهدی، فرزند مرحوم آخوند خراسانی است که در یادداشت‌های منسوب به رضا شاه (سفرنامه خوزستان، صص 114-115) درج شده است.
3- طایفه عرب بنی‌کعب هماره به ایرانی بودن و تابعیت ایرانی خود عمیقاً وفادار و دلبسته بوده است. طبق این سنت دیرین و ریشه‌دار، خزعل، حتی اگر می‌خواست، نمی‌توانست داعیه جدایی از ایران را داشته باشد. توجه کنیم که در ماجرای تعیین سرحدات ایران در اوایل دوره ناصری، درویش پاشا، نماینده عثمانی، وعده داد اگر بنی‌کعب خود را تبعه عثمانی بخوانند مالیات 10 ساله را بر آنها خواهد بخشود ولی سران بنی‌کعب خود را تبعه ایران خواندند، «و به رعیتی ایران خرسند بودند»، به‌رغم اینکه میرزاجعفرخان مشیرالدوله سالانه 2000 تومان بر مالیات آنها افزود.
4-  در دوران اقتدار بنی‌کعب در خلیج‌فارس، این طایفه شیعی عرب، به‌عنوان قدرتمندترین طایفه عرب منطقه، حلقه واسطی بود که حاکمیت ایران را بر سراسر منطقه خلیج‌فارس تأمین می‌کرد و به‌عنوان پلی میان ایران و اعراب جنوب خلیج‌فارس عمل می‌کرد.  با وجود اقتدار بنی‌کعب، یکه‌تازی حکام جدیدی که استعمار بریتانیا بر مناطق جنوبی خلیج‌فارس تحمیل کرد، امکان نداشت.
5- ناسیونالیسم نژادپرستانه و عرب‌ستیزانه‌‌ای که حکومت پهلوی منادی آن شد و قطع حلقه واسط فوق میان ایران و اعراب خلیج‌فارس مهم‌ترین عواملی بود که حاکمیت ایران را بر سراسر منطقه خلیج‌فارس از میان برد.
6- اگر شیخ‌خزعل قصد تجزیه خوزستان را داشت، با توجه به اقتدار نظامی فراوانش می‌توانست آشوب بزرگی را برانگیزاند و در کوران هرج‌و‌مرج سال‌های جنگ اول جهانی و پس از آن شاید موفق هم می‌شد. توجه کنیم که در آن سال‌ها حتی برخی سران طایفه کوچک آسوری ارومیه، مانند پطروس آقا، داعیه استقلال و تشکیل «دولت آشور» را داشتند و با حمایت قدرت‌های پیروزمند به کنفرانس لوزان نیز راه یافتند در فضایی که نمایندگان رسمی دولت ایران را به این کنفرانس راه ندادند ولی شیخ‌خزعل هیچگاه چنین دعاوی را مطرح نکرد.
7- این پرسش مهمی است که چرا شیخ‌خزعل، به‌رغم اقتدار نظامی، به‌سادگی از حکومت تهران تمکین کرد و خود را تسلیم رضاخان و خانه‌نشین کرد. اهمیت این پرسش تا بدانجاست که حتی کسروی را نیز به ابراز حیرت وامی‌دارد که چگونه با آنکه «ناصری پر از تفنگچیان عرب بود... با این حال آقای رئیس‌الوزرا [رضاخان] که جز از چند کسی از وزرا و چند تن سپاهی همراه نداشت، به ناصری درآمد».
یادداشت 16 آوریل 2013 آقای خسرو قاجار در صفحه انجمن پژوهشگران تاریخ، با عنوان «شیخ‌خزعل تجزیه‫طلب نبود»، نگاهی نو و نزدیک به دیدگاه مرا به معمای شیخ‌خزعل عرضه می‌کند.
رئوس یازده‌گانه نظرات آقای خسرو قاجار به ماجرای شیخ خزعل به شرح زیر است:
1ـ پدر خزعل یعنی شیخ جابرخان در جنگ ایران و انگلیس دلیرانه با انگلیسی‌‏ها جنگید و از مرز ایران دفاع کرد.
2ـ بنا به اذعان لرد کرزن، عشیره بنی‌کعب، یعنی عشیره خزعل، کاملاً فرهنگ و هویت ایرانی داشتند.
3ـ شیخ‌خزعل علاقه به خودسری و خان‌خانی و عدم پرداخت مرتب مالیات به دولت داشت ولی هیچ‌گاه سخنی از تجزیه یا فراتر از آن مخالفت و تضاد با هویت ایرانی‌اش نگفت.
4ـ در عصر مظفرالدین‌شاه و با وجود مخالفت خزعل، دولت برای خرمشهر گمرکات ایجاد کرد و خزعل هم به‌رغم میل قلبی پس از دستور مظفرالدین شاه از این امر اطاعت کرد.
5ـ شیخ‌خزعل در جریان جنگ اول جهانی از سیاست دولت در بی‏طرفی حمایت کرد و مانع تحرکات عثمانی‌‏ها در خوزستان شد.
6 ـ متحدان شیخ‌خزعل در قیام علیه رضاخان سردارسپه، لرها و بختیاری‌ها بودند و اعراب و بویژه طایفه بنی‌طُرف ضد خزعل بودند.
7ـ  نام تشکیلات خزعل علیه رضاخان سردارسپه کمیته قیام سعادت ملت ایران بود.
8ـ خزعل درپایان بیانیه‌های تشکیلات خود از «پاینده ایران» استفاده می‌‏کرد.
9ـ خزعل به دنبال عدم حمایت احمد شاه از جنبش وی بدون جنگ و خونریزی تسلیم رضاخان شد.
10ـ فرزندان خزعل با تعصب پیگیر منافع ملی ایران در جنوب خلیج‌فارس بودند.
11ـ یکی از فرزندان خزعل، مرحوم فرید خزعل، یکی از فرماندهان نیروی دریایی در آزادسازی جزایر سه‌گانه ایران بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد