باوی سلام

باوی سلام

اولین مجله فرهنگی ،اجتماعی شهرستان باوی
باوی سلام

باوی سلام

اولین مجله فرهنگی ،اجتماعی شهرستان باوی

صابئین مندائی

 عندما تسئل  کل اهوازی بای اعتقاد کان عن الصابئة او المندائیین  لا یذکر عنهم الا کل خیر . الصابئة من الدیانات القدیمة و الاصیلة اللتی تعیش علی ارض الاهواز. یسکنون بسبب معتقداتهم علی ضفاف الانهر و المیاه. یعرف عن الصابئة بانهم  ناس مسالمین لا یحبون التشاجر مع ای احد و تری فی خلقهم التسامح الدائم .

فی ما یلی نسلط الضوء علی هذه الفئة المهمه الساکنة فی الاهواز. مدونة بروال الاهواز تدعی الناشطین من الصابئة للکتابة فی هذا المجال و ترحب بارائهم من اجل الارتباط السلیم الدائم فی ما بین کل سکان الاهواز من ای دیانة کانت. لان ذلک یمهد الطریق للحوار بینهم .

صابئین مندائی

 بشمیهون اد هیی ربی

 بنام خداوند معظم

ان الذین آمنو و الذین هادو و النصاری و الصابئین من امنه بالله و الیوم الاخر و عمل صالحا فلهم اجرهم عند ربهم فلاخوف علیهم و لاهم یحزنون.   (سوره البقره آیه۶۲الی۶۱)

 آنان که ایمان آوردند و یهود و مسیح و صابئین که به خداوند و روز قیامت ایمان آوردند. و نیکو کاری پیشه کنند. البته از خداوند پاداش نیک یابند و بیمناک و اندوهگین نباشند.

ان الذین آمنو و الذین هادو و الصابئین و النصاری من امن بالله و الیوم الاخر و عمل صالحا فلاخوف  علیهم فلاهم یحزنون (سوره المائده ایه ۶۹الی۶۸)

انان که ایمان آوردند و یهودیان و صابئین ومسیحیان که به خداوند وروز قیامت ایمان آورده ونیکو کاری  پیشه نمایند بیمناک و اندوهگین نخواهند بود.

ان الذین آمنو و الذین هادو و الصابئین و النصاری و المجوس و الذین اشرکو بالله ان الله یفصل بینهم  بینهم یوم القایمه ان الله علی کل شی شهید (سوره الحج آیه۱۷الی ۱۶)

آنانکه ایمان آوردند و یهود و صابئین و مسیح و مجوس و انانکه به خدا شرک آوردند خداوند در روز قیامت  بین آنها جدایی افکند همانا خداوند بر همه چیز گواه است.    

صابیین مندائی در حدود 2000سال در پی جنگی که با دین یهود داشتند و در آن جنگ تعداد زیادی از همکیشانمان کشته شدند تصمیم به مهاجرت میگیرند بعد از تحقیقات فراوان و از آنجا که تعدادی از همکیشانمان در ایران سکونت داشتند به ایران و عراق مهاجرت خود را آغاز میکنند و بعد از ظهور اسلام از آنجا که نبی اسلام حضرت محمد(ص) این قوم را کاملا"میشناخته و میدانستند که قومی یکتا پرست هستند در کنار مسلمانان نیز از حق و حقوق مساوی برخوردار بودند .
دین صابیین مندائی اولین دین از طرف خداوند است که بر حضرت آدم
(ع) نازل شد کتاب ایشان که (گنزاربا) نام  دارد اکنون در اختیار این قوم قرار دارد کتابی که از طرف خداوند بر ایشان نازل شد به عنوان سلاحی در برابر  بدی ها از آن یاد شد این شبهه وجود دارد و بعضی از دوستان سوال میکنند که در زمان آن حضرت که نوشتن  و کاغذ موجود نبود پس چگونه است که کتابی   

که در دست دارید از ایشان به شما رسیده است . جواب ساده است ولی کمی تعمق میخواهد ایشان (آدم)نبی خدا بودند و مقامی خاص در نزد خداوند دارند و خداوند این قدرت را در ایشان بوجود آورده بود که تمام بوثه های گنزا ربا را حفظ باشند و سینه به سینه و نسل به نسل تا پیدایش خط و زبان اینگونه از آن استفاده میکردند.

پیامبران ما حضرت آدم ابوالبشر حضرت شیتل بن آدم حضرت نوح (ع) حضرت سام بن نوح (ع) و حضرت یهیی یهانا اسوثاوذکوثا نهویلی(سلام ودرود خداوند براو باد) و بعد از آنها هم رجال دین اعم از (ریش اما )(گنزورا) (ترمیذا) (حلالی)مسایل دینی را طبق دستور خداوند و بدون هیچ کم کاستی انجام میدهنددر پست های بعدی به چگونگی انجام مراسم خواهم پرداخت هیی زکن

در سخن گفتن از منداییان پیش از هر کلامی باید از «آب » آغاز کرد. آب زنده (جاری ) ] در اصطلاح مندایی ، یردنه = اردن [ به نزد منداییان ، مقدس و رمز و نشانه حیات اعظم است . تقریبا تمامی آیین ها و مناسک منداییان در کنار آب جاری انجام می شود. ایشان اعتقاد دارند که «یردنه » از زیر عرش جاری است و حیات نیز از زیر «یردنه » و دنیای نورانی بالا، مملو از آب زنده است . مهمترین آداب دینی مندایی ، یعنی غسل ها و تعمیدها در آب جاری ، از همین اصل سرچشمه می گیرد. غسل و تعمید نه تنها جسم را پاک می کند بلکه گناهان و پلیدی های نفس را نیز زایل می سازد. آبی که نور را منعکس می کند، شکلی از نور است و کسی که تعمید کرده است ، پوششی از نور دارد. 

انجمن صابیئن مندایی: 

این انجمن که در سال 1349 شمسی توسط شیخ سالم صبوری ، رهبر دینی صابئین در آن زمان ، بنا نهاده شد، در سال 1359 با اساسنامه ای در چهار فصل و 24 ماده مجوز تاسیس گرفت . این انجمن در اهواز، انجمنی قومی دینی است که به امور داخـلـی و مـشـکـلات اجـتماعی منداییان ایران می پردازد و علاوه بر آن ، زیرمجموعه هایی نیز برای آمـوزش زبـان ، فـرهـنـگ و دین مندایی دارد. هـیـات مدیره 13 نفره این انجمن با رای گیری در اهواز و حومه انتخاب می شوند. از آن میان ، روحانیون مندایی یک نفر را برای شـرکـت در هـیـات مـدیـره انـتخاب می کنند. منداییان سایر شهرها به صورت رای گیری سنی کسی را به عنوان نماینده تعیین می کنند تا با انجمن در ارتباط باشد.

نشریات صابئن مندایی:

انجمن صابئین مندایی در اهواز، جزوه ای را با نام «رویدادهای داخلی صابئین مندایی» در 4 صفحه منتشر می کند. منداییان ایران ساکن در استرالیا هم مجله ای به نـام صـوت الـمندی به چـــاپ مـــی رســانـنــد کــه پـژوهـشـگـر مـنـدایی سلیم برنجی صاحب کتاب قوم از یـاد رفـتـه نیز از اعضای تحریریه آن است . به غیر از ایـن ، مـنـدایـیـان اسـتـرالـیا ســایـتــی بــا نــام «جـهـان منداییان » راه اندازی کرده اند.

اخیرا کتاب انیانی یا کتاب نماز با تـرجمه شیخ سالم چحیلی و مقدمه مسعود فروزنده در ایران به چاپ رسیده است . انجمن صابئین مندایی نیز درصدد چاپ و ترجمه تعداد دیـگری از کتاب های مندایی است . در عراق منداییان به صورت گسترده تری اقدام به چاپ کتاب کرده اند و یکی از این کتاب ها، ترجمه عربی «گنزا ربا» در سال 2000 میلادی بود.

معیشت:

 معیشت منداییان در گذشته با توجه به محیط طبیعی و اقلیمی محل سکونت شان ، کشاورزی و پرورش دام و طیور بود. اما آنان به صنعتگری و ساخت ابزار و وسایل زندگی روستایی و تهیه زیورآلات نیز علاقه خاص داشته اند. به طور کلی منداییان در ساخت مصنوعات فلزی ، قلمزنی روی نقره و طلاکاری ، هنرمندان ماهری بوده اند و قلمزنی روی نقره ، طلاکاری و طلافروشی هنوز هم شغل عمده آنهاست . هنر «قلم کاری سیاه روی طلا» هنری است که فقط منداییان با آن آشنا هستند هرچند در سال های اخیر، نسل جوان ، دیگر آنقدرها خود را مقید به ادامه شغل اجدادی نمی داند و راه تحصیل و دانشگاه را پیش گرفته است .در کنار این کارها باید اشاره ای به صنعت تراشکاری وریخته گری داشت که استاد ماهور خفاجی زاده موسس این حرفه در استان خوزستان میباشد .

زبان و خط مندائی:

منداییان ، صاحب زبان و خط ویژه ای هستند که به زبان و خط ماندایی معروف است و شعبه ای از زبان های سامی و شکلی از زبان آرامی است که در «بابل سفلی » منتشر بود و با زبانی که «تلمود بابلی » را با آن نوشته اند، قرابت نزدیک دارد. پژوهشگر آلمانی ، نولدکه ، نخستین بار دستور این زبان را نوشت و پژوهشگری به نام ماتسوخ درباره این زبان مطالعات گسترده ای انجام داد. امروزه دیگر زبان مندایی ، زبان مشترک اجتماعی نیست و جز جملات متداول روزمره ، نماز و دعاهای تعمید، فقط خانواده های روحانیون هستند که در میان خود به این زبان صحبت می کنند. زبان غالب در میان منداییان عربی و سپس فارسی است . خط مندایی نیز خط مخصوصی است که از راست به چپ نوشته می شود و برای واژه ها و واک ها نیز علایم ویژه دارد و کتاب های مقدس ماندایی به این خط نوشته شده است . انجمن صابئین مندایی ، چندی است که به ترجمه بعضی از کتاب های دینی مندایی اقدام کرده است . یکی از پژوهشگران مندایی به نام شیخ سالم چحیلی در این زمینه فعال است .ناگفته نماند پرفسور ماتسوخ را پدر بزرگ اینجانب تدریس می داد و ایشان طوری زبان مندائی را فرا گرفته و راحت صحبت میکرد که باعث تعجب همکیشانمان شده بود. 

روزه در دین مندائی:                                         

«ای مومنان برایتان گفتم که روزه بزرگ فقط نهی از خوردن و آشامیدن نیست بلکه دیدگانتان را از نگاههای هیز و شیطانی و گوش‌‌هایتان را از شنیدن حرفهایی که مردم در خانه خود می‌زنند برحذر دارید و زبانهایتان را به گفتارهای دروغ و ناپسند نیالائید و...»

این بوثه ایست (آیه) از گنزا ربا کتاب مقدس صابیین مندایی در دین ما 36 روز و آن هم در طول سال روزه میگیریم که در بعضی از این روزها که به آنها امبطل گفته میشود دو شکل هستند امبطل سبک و امبطل سنگین ناگفته نماند معنی امبطل همان روزه است در روزهای امبطل سنگین منداییان از خوردن گوشت, ماهی, تخم مرغ و انجام فرایض دینی خوداری میکنند اما براخه ورشامه (نماز و وضو) را بجا میآورند. اما در امبطل سبک فقط انجام فرایض دینی منع شده و همچنین در این روزها منداییان ذبح نمیکنند اما خودن گوشت که قبلا"ذبح شده در ایام امبطل سبک مشکلی ندارد.

تعمید در دین مندائی:

لباس «تعمید» به نام «رسته » از پنج تکه تشکیل شده است که تعمید شونده و تعمید دهنده به تن می کنند و در ابتدای مراسم ، روحانی یا دستیارش کامل بودن آن را بر تن تعمید شونده وارسی می کند. بوثه هایی (رهمی ) که روحانیون از ابتدای صبح قرائت می کنند جنبه پاکسازی روحانی محیط تعمید را دارد. روحانیون علاوه بر لباس پنج تکه ، پارچه ای سفید از جنس نخ پنبه ای را به شکل تاج درآورده ، بر سر می گذارند و عصایی از چوب درخت زیتون به دست می گیرند و انگشتری موسوم به «شوم یاورزیوا » در انگشت می کنند.

برای شروع مراسم تعمید ابتدا «گنزورا» (روحانی عالی رتبه ) یا (ترمیذا) شاخه ای از بوته یاس به نام «اکلیل» را تهیه می کند و به کنار روخانه رفته ، تعمید «رشامه » را انجام می دهد. بعد از آن به ساحل رود می آید و به سمت شمال ایستاده و بوثه های مربوط به «اکلیل» را می خواند و در ضمن خواندن آنها شروع به پیچیدن شاخه های اکلیل (یاس ) می کند و آن را حلقه می کند. اکلیل نیز همین طور تهیه می شود. سپس دعای طلب مغفرت را بر روان تعمیدشونده می خواند. این دعا بر اساس نام دینی تعمیدشونده است . سپس با خواندن بوثه دیگری «اکلیل» را روی سر می گذارد و دستار را روی آن می پیچد، طوری که دهانش را بپوشاند.

«شوم یاورزیوا» در انگشت کوچک دست راست روحانی ، دعایی خاص دارد که روحانی آن را قرائت کرده ، سپس به آهستگی اکلیل را در زیر دستار قرار مـی دهـد. تـمام این حرکات نمادین است . به انگشت کردن اصقی و قرارداد اکلیل در زیر دستار، نمادی از «مندا» یا معرفت است که بر بالای سرش قرار می دهد. سپس به سوی آب حرکت کرده ، با اشاره اش تعمید شونده نیز در پی او می آید. او نیز باید پیش از ورود کامل به آب این بوثه را بخواند: «به نام حیات اعظم / با تکیه بر قدرت خداوند به سوی «یردنه » (آب زنده ـ جاری ) آمدم / و بنا به رسم ، پذیرای پاکی و نور شدم / نام خداوند و نام «مندای » هستی ستایش باد. »

آن گاه تعمیدشونده در جهت شمال در آب فرو می رود و می گوید: «من فلانی فرزند فلانی (نام دینی )/ در آب پاک فرو می روم / و تعمید می شوم / تعمیدم مانند بهرم بزرگ / فرزند نیکان و بزرگان است / تعمیدم مرا از بدی ها نجات می دهد/ نام خداوند و نام مندای حیات ستایش باد. » در این هنگام تعمیدکننده سه بار روی سر و روی تعمیدشونده که نیم خیز نشسته آب می پاشد و سپس توسط او «رشامه » می شود. در پایان نیز تعمیدکننده سه بار، چهار انگشت خود را در آب فرو کرده ، پیشانی تعمیدشونده را از راست به چاپ مسح می کند و می گوید که تعمید شونده تعمیدش را طبق رسوم الهی برپا داشت .سپس نام خداوند را ستایش می کند و دوبار با دست راست به تعمیدشونده آب می نوشاند. تعمیددهنده نیز در پایان می گوید: «حقیقت ، تو را شفا می دهد» و از گنزورا این «بوثه » را می شنود که «بخواه ، می یابی ؛ بگو، شنیده می شوی . »

مراسم ذبح:

برای ذبح کردن در مراسمات دینی ابتدا باید لباس رسته را پوشید سپس دستها را طماشه (غسل معمولی) داده و رو به قبله ایستاده و با خواندن دعای ذبح می‌توان قربانی را ذبح کرد. ولی اگر ذبح در زمان‌های دیگر و یا توسط افراد معمولی باشد نیاز به پوشیدن رسته و خواندن دعای ذبح نیست و فقط طماشه و در حین ذبح گفتن این عبارت کافی است، (اِشمِد حِیی و اِشمِد مِندا اِد حِیی= بنام خدا و عرفان خدا) مثل مسلمانان که می‌گویند بِسم اللّه الرحمن  الرحیم و یا ادیان دیگر عبارات دیگری را می‌گویند. ولی در مراسم ذبح نکاتی وجود دارد

1-      فقط مردان می‌توانند ذبح کنند.

2-      شخص ذبح کننده باید تمیز باشد یعنی کثیف و یا آلوده به چیزهای نجس نباشد.

3-      قبل از ذبح باید دستها را طماشه (غسل معمولی) کرد.

4-      قبل از ذبح به قربانی آب داده شود.

5-      برای ذبح کردن باید رو به قبله‌ی مندائی ایستاد و رو به آن ذبح کرد (قبله مندائی رو به شمال است).

6-      نباید قربانی به زمین برخورد کند (بالای زمین نگه داشته شود) و بعد از ذبح باید روی ظرف تمیزی گذاشته شود ، ولی قربانی که سنگین باشد (مثل گوسفند) را نمی‌توان بالای زمین نگه داشته شود در این موارد یک سفره‌ی تمیز زیر قربانی گذاشته می‌شود تا قربانی با زمین برخوردی نداشته باشد.

مراسم ایام پنچه:

پنجه مقدس:

خداوند اندیشید که خلق کند، و اولین خلقت او در پنج روزپروانائی (ایام پنجه ی مقدس) آغاز شد. در این پنج روز اول فرشته ملکا آلماادانهورا و سپس فرشتگان طراز اول (مارا اد ربوثا الیثا، یوشامن دخیا، مندادهیی، شیشلام ربا و اواثر ربا) را خلق نمود. هیی ربی به این فرشته ها دستور داد و کار خلقت ادامه پیدا نمود، خلقت بقیه فرشتگان ، عالم های نور، عالم های میانی (مطراثا و دنیای خاکی (اراد اد تیبل)) و عالم های تحتانی که جهنم می باشد.

 قداست این پنج روز نزد صابئین مندائی بسیار زیاد است به حدی که جزء ماهها به حساب نمی آیند ولی جزء سال محسوب می شوند.

مراسم مهم دینی نظیر تعمید، تقدیس مندی ،دادن قماشی (لباس دینی جهت مردگان) ودخرانی در این پنج روز انجام می شود.

اعتقاد بر این است که در این پنج روز شب و ظلمت وجود ندارد و تمام بیست و چهار ساعت شبانه روز، روز محسوب می شوند و می توان در تمام این ساعات مراسم دینی را انجام داد. در این ایام برای سلام کردن همیشه می گویند((صباح طاو الاوخ)) یعنی صبح شما بخیر، همچنین برای سه وعده ی نماز فقط براخه ی صبح خوانده می شود. تعمید با رسته ی نو ثواب پنجاه تعمید را دارد.

پنج روز قبل از پنجه ، امبطل(روزه) سنگین هستند و در این ایام از خوردن ( گوشت، ماهی، و تخم مرغ ) باید پرهیز کرد.

مراسم دفن مردگان

مراسم فاتحه خوانی:

 در هر دین و فرهنگی برای آمرزش مردگان مراسمی وجود دارد.برای مثال مسلمانان فاتحه خوانی می کنند.مندائیان برای آمرزش روح مردگان مراسم (دخرانی و لوفانی) دارند که به این صورت است: ابتدا ملواشه شخص مرده را گفته و سپس برای او دعای فاتحه خوانده و سپس برای آمرزش روح او طعام آمرزش پخت می کنند که عبارت است از نان و کباب کردن گوشت یا ماهی،گردو،خرما،پیاز،نمک،بادام زمینی،آب ،کشمش، انجیر و انار یا میوه به اقتضای فصل پخته می شود و میل می کنند.

مراسم رسمى فاتحه خوانى را فقط روحانى (ترمیذا) و روحانى عالیمقام (گنزورا) انجام میدهند. مراسم فاتحه خوانى براى افرادى است که زمان مرگشان فرا رسیده است وقبل از اینکه طماشه (غسل) شوند و پوششها (سنتى)که روپوش و رسته است را به آنها بپوشانند فوت نمایند.

    یعنى پیش ازاینکه با لباس رسته پوشیده شوند روحشان ازجسمشان جدا مى شود. مندائیان مى گویند که اگر روحى از بدن خارج شود،جسم آلوده(نجس)مى شود. پیش از اینکه روح از بدن جدا شود،به محض اینکه اطرافیان مى بینند که انسان دیگر توان زنده ماندن ندارد و خواهد مرد برمى خیزند، براى او آب مى آورند،یک ظرف آب. اگر فصل زمستان باشد آنها این آب را گرم مى کنند یا اگر هوا خیلى گرم باشد، آنها آب را خنک مى کنند تا اینکه با درجه حرارت بدن یکسان شود. اگر این انسان زن باشد، زنان و اگر مرد باشد، مردان لباس او را درمى آورند و رسته را به تن او می کنند، و قبل از اینکه او را درجائى قرار دهند باید صورت او رو به اواثر(به طرف شمال)باشد.

   زمان جدایى روح ازبدن روح پاک شده جدا مى شود.سپس کارهاى بعدى با جسد انجام مى شود:

   چهار حلالى که حامل جنازه نامیده مى شوند، مى آیند. رستا به تن مى کنند و جسد را با یک حصیر حمل مى کنند. حلالی ها براى مرده فرشى از نى درست مى کنند و مرده را روى آن مى گذارند، طى این زمان،آنها دعای آمرزش را دکلمه مى کنند. این دعا بدین ترتیب است:"به نام خداى عظیم. یگانگى و آمرزش خداوند و عفو گناهان شامل حالت شود. "آنها طى این مراسم اسم دینى اورا مى گویند. گناهان او بخشوده شود. آنها مرده را حمل مى کنند و به قبرستان مى برند، قبرى براى او حفر مى کنند و او را در آن مى گذارند. پیش از اینکه او را در قبر قرار دهند سه بار نماز میت مى خوانند. و پس از اینکه جسد را در قبر گذاشتند دوباره سه بار نماز میت را با اسم دینى او مى خوانند. سپس خاک روى او مى ریزند و او را دفن مى کنند.سپس با سکندوله همراه با اسم دینى او را مهر مى کنند و به خانه برمى گردند. پس از اینکه، چهار حلالى، به خانه برگشتند، غسل معمولى مى نمایند و خود را روز یکشنبه غسل تعمید مى دهند.حالا اگر انسانى درحال مردن باشد و لباس (مخصوص) یا رسته در دست نداشته باشد و لباس مراسم که همین لباس است موجود نباشد و براى پوشش او به موقع نرسیده باشد و این انسان بمیرد، براى یک چنین فردى نیز باید مراسم فاتحه خوانى ترتیب داده شود و مراسمى بنام دادن لباس مذهبى (قماشى) به او داده شود یا هدیه شود. این لباس پیشکشى در پنج روز(عید پنجه) ازسال است که (دراین روزها) مراسم در رابطه با مردگان اجرا مى شود. اگر آنها بخواهند یک مراسم براى مردگان ترتیب دهند، روحانى عالیمقام و روحانى هاى دیگر غسل تعمید مى کنند و همچنین یک دستیار را غسل مى دهند: آنها این دستیار را دو بار غسل مى دهند. پس از اینکه دستیار را غسل مى شود، دیگر اجازه حرف زدن ندارد. براى یک مرد،یک مرد، براى یک کودک، یک کودک براى یک خانم بالغ یک خانم و براى یک دختر، یک دختر غسل داده مى شود. پس از اینکه آنها غسل داده شدند دیگر اجازه حرف زدن ندارند.یک طریانه بزرگ آورده وشسته مى شود و آنرا روى زمین قرارمی دهند و یک طریانه کوچک آورده مى شود و آنرا همانجا درمیان همان طریانه بزرگتر قرار مى دهند. روى طریانه همه نوع غذا قرارداده می شود: گوشت،میوه و میوه از همه نوع. آنها گرداگرد طریانه مى نشینند، روحانى عالیمقام، روحانى و دستیار لباس مخصوص را پوشیده اند. اشکندا (مساعد) و فردى که غسل داده مى شود و لباس نو را پوشیده اند، به یکدیگر دست مى دهند و یکدیگر را نگاه مى کنند. روحانى عالیمقام دعاى مراسم را مى خواند و هنگامیکه به جائى مى رسد، مى گوید:"من به تو آموزش مى دهم وتو آنرا به اواثر برسان."فردى که لباس نو پوشیده است دردل خود آنرا تکرار مى کند. آنها میوه هایى که روى طریانه قرارگرفته اند، و مراسم اتمام می یابد.

در گنزاربا نوشته شده که وقتی کسی می میرد پشت سر او گریه هایی که با جیغ زدن و پاره کردن لباس همراه است یا سینه زنی،کشیدن موهای خود و کارهای زشت دیگر از این قبیل انجام ندهید و لباس سفید برای میت بپوشید.کسی که خودکشی کرده برایش فاتحه نگیرید. کسی که در خانه مندائی بمیرد مرگش حلالی است در غیر اینصورت مرگش حلالی نمی باشد و مجیوس می باشد. کسانی که در 5 روز پنجه بمیرند حلالی ترین مرگ را خواهند داشت چون این ایام مهمترین روزهای سالند.

عقاید بنیادی منداییان

ریاضت، تکذیب خویشتن و سادگی رفتارهای مذهبی می باشند. هیچگونه پیرایش قبرها و یا زیارت آنان نباید باشد. عمل نیک باید در خفا صورت پذیرد نه در معرض دیگران.

عقیده در باب وجود زندگی بعدی که در آن پاداش و جزا وجود خواهد داشت.

گنهکاران در آن – ماتاراتی به جزای اعمال خویش خواهند رسید و آنگاه وارد بهشت می گردند. هیچگونه جزای ابدی وجود نخواهد داشت چرا که خداوند بخشاینده  و مهربان است.

دست دادن- منداییان اولین کسانی بودند که این روش را برای احوالپرسی و توافق به عنوان نشانه ای از صداقت و احترام استفاده نموده اند. آنان این را با نام (ای دید کُشتا) یا (دست حقیقت) می خوانند. چنین توافقی هر گز با سوگند دروغ ، اطلاق یا خیانت شکسته نمی شود و آنان دست دادن را برای تمامی معاملات و توافقها به کار می برند.

یکی از عقاید محکم و پا بر جا ، درستی جسم مادی است ، هیچ قسمتی از آن نباید بریده گردد. تنها به این دلیل که خداوند آدمی را کامل و سلیم و بدون نقص یا چیز اضافه خلق نموده ، لذا باید این امانت به وی بازگردد. ختنه نیز شامل این ممنوعیت می باشد و جسم مادی باید کامل باشد.

احترام و تقدیس رودخانه برای منداییان آنچنان است که همیشه سعی می کنند نزدیک کناره های آنان زندگی کنند. در کتب مقدس ادرار کردن فرد در یک رودخانه گناهی کبیره ذکر شده است.

زیارت در دین مندایی وجود ندارد. هیچگونه زیارتی برای منداییان وجود ندارد. بر روی زمین هیچ معبد، گورستان و یا مکان دیگری برای زیارت نیست.

پس از مقاربت، قاعدگی، زایمان، یا لمس یک جنازه، و... باید طماشه(غسل) کامل در آب انجام شود.

هنگام عبادت  تنها سفید بپوشید ، هیچ لباس رنگی فارغ از طبیعی یا رنگ شده جایز نیست.


منبع: بروال


نظرات 4 + ارسال نظر
جمیل چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 22:10

بسمه تعالی
باعرض سلام و احترام خدمت دوست عزیز ونویسنده متن.
اساس تحقیق راجع به این اقلیت قومی ومذهبی در نوع خود جالب و زیباست ومعلومات کامل و جامعی ارائه شده وجای تشکر دارد. ولی ای کاش نام نویسنده رو ذکر میکردید و باعرض پوزش نمیگفتید نوشته شده توسط ..... در تاریخ...

جوان چهارشنبه 23 مهر 1393 ساعت 09:25

آیا تنها مسلمانان به بهشت می روند؟


درباره وضع غیر مسلمان(مبنی بر این که بهشت می‌روند یا نه) سه دیدگاه عمده وجود دارد:

۱ـ نظر افراط:
برخی از روشن فکران عقیده دارند که بین مسلمان و غیر مسلمان در پاداش و رفتن به بهشت فرقی وجود ندارد. شهید مطهری می‌نویسد:
«معمولاً کسانی که داعیه روشن فکری دارند، با قاطعیت می‌گویند هیچ فرقی میان مسلمان و غیر مسلمان، بلکه موحد و غیر موحد نیست. هر کس عمل نیکی انجام دهد، خدمتی از راه تأسیس یک مؤسسه خیریه و یا اکتشاف و اختراع و یا از راه دیگر انجام دهد، استحقاق ثواب و پاداش از جانب خداوند دارد. می گویند خداوند عادل میان بندگان خود تبعیض نمی‌کند. . . »[۱]
طرفداران این نگرش هم به دلیل عقل استدلال کرده‌اند و هم به دلیل نقل. دلیل عقلی آنان بر دو مقدمه استوار است:
یکم: خداوند با همه موجودات نسبتی مساوی داشته. . . بندگان و مخلوقات برای او یکسان هستند و با هیچ‌کس خویشاوندی و رابطه خصوصی ندارد؛ بر این اساس به افعال و عملکرد همگان پاداش و ثواب می‌دهد؛ و چون نسبت خداوند به همه موجودات یکسان است، دلیلی ندارد که عمل نیک از یک نفر مقبول باشد و از یک نفر دیگر مقبول نباشد.[۲]
دوم: خوبی و بدی اعمال، قراردادی نیست، بلکه واقعی است، یعنی حسن و قبح افعال ذاتی بوده و هر کدام آثار خود را دارد؛ از این رو پاداش و ثواب آن در راستای حسن ذاتی آن است. هر گاه اعمالی به ‌وجود آمد که حسن ذاتی داشته باشد، ثواب دارد.
شهید مطهری می‌نویسد: «. . . از این دو مقدمه چنین نتیجه می‌گیریم که چون خداوند اهل تبعیض نیست و چون عمل نیک از هر کس نیک است، پس هر کس کار نیک بکند، ضرورتاً و الزاماً از طرف خدا پاداش نیک خواهد داشت. . . »[۳]
دلیل نقلی نیز دلیل عقل را تأیید و تأکید می کند؛ زیرا در آیات و روایات تصریح شده است که عمل نیک پاداش و عمل بد عذاب را در پی دارد: «فَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَیْرًا یَرَهُ * وَمَن یَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا یَرَهُ؛[۴] پس هر کس هموزن ذرّه ‏اى کار خیر انجام دهد آن را مى ‏بیند! *و هر کس هموزن ذرّه ‏اى کار بد کرده آن را مى ‏بیند»
«إِنَّا لَا نُضِیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلا؛[۵] مسلّماً کسانى که ایمان آوردند و کارهاى شایسته انجام دادند، ما پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهیم کرد»
از این آیات استفاده می‌شود که پاداش و عذاب بر اعمال مترتب بوده و مسلمان بودن در اعطای پاداش شرط نشده، همان‌طوری که در استحقاق عذاب، غیر مسلمان بودن شرط نشده است.

۲ـ نظر تفریط:
برخی دیگر عقیده دارند که به فعالیت‌های نیک غیر مسلمانان پاداش داده نشده و به بهشت نمی‌روند. این نگرش معمولاً از سوی مقدس مآب ها ابراز شده است. طرفداران این نگاه نیز به دلیل عقل و نقل استدلال نموده‌اند. دلیل عقلی این است که اگر بنا باشد اعمال غیر مسلمان و یا مسلمان غیر شیعه مقبول درگاه خداوند باشد، پس فرق میان مسلمان و غیر مسلمان چیست؟ اصولاً اگر تفاوت مسلمانان با غیر مسلمانان در پاداش ظهور نکند، اسلام و تشیع لغو خواهد بود. در برخی از آیات آمده که عمل کافر غیر مقبول است. در آیه ۱۸سوره ابراهیم اعمال کفار به خاکستری تشبیه شده است که به وسیله تند بادی پراکنده شود:
«مَّثَلُ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِرَبِّهِمْ أَعْمَالُهُمْ کَرَمَادٍ اشْتَدَّتْ بِهِ الرِّیحُ فِی یَوْمٍ عَاصِفٍ لاَّ یَقْدِرُونَ مِمَّا کَسَبُواْ عَلَى شَیْءٍ ذَلِکَ هُوَ الضَّلاَلُ الْبَعِیدُ؛[۶] اعمال کسانی که به پروردگارشان کافر شدند، همچون خاکستری است در برابر تندباد، در یک روز طوفانی، آن‌ها توانایی ندارند کم ترین چیزی از آن چه را انجام داده‌اند، به دست آورند و این گمراهی دور و درازی است.»

۳ـ دیدگاه اعتدال:
دیدگاه اعتدال از آیات و روایات استفاده می‌شود. شهید مطهری و برخی از نظریه پردازان اسلامی، طرفداران این دیدگاه هستند. بر اساس این نگرش، فعالیت و خدمات کسانی مثل مخترعان و مکتشفان کافر که با انگیزه انسان دوستی شکل می‌گیرد، پاداش داشته، با این توضیح که اگر کافر منکر خدا و یا مشرک باشد، پاداش در دنیا داده می شود و در آخرت بهره و نصیبی ندارند مگر جهنم :«مَن کاَنَ یُرِیدُ الْحَیَوةَ الدُّنْیَا وَ زِینَتهَا نُوَفّ‏ِ إِلَیهْمْ أَعْمَالَهُمْ فِیهَا وَ هُمْ فِیهَا لَا یُبْخَسُونَ*أُولئِکَ الَّذینَ لَیْسَ لَهُمْ فِی الْآخِرَةِ إِلاَّ النَّارُ وَ حَبِطَ ما صَنَعُوا فیها وَ باطِلٌ ما کانُوا یَعْمَلُونَ؛[۷] کسانى که زندگى دنیا و زینت آن را بخواهند، (نتیجه) اعمالشان را در همین دنیا بطور کامل به آنها مى‏ دهیم و چیزى کم و کاست از آنها نخواهد شد! (ولى) آنها در آخرت، جز آتش، (سهمى) نخواهند داشت و آنچه را در دنیا (براى غیر خدا) انجام دادند، بر باد مى ‏رود و آنچه را عمل مى ‏کردند، باطل و بى اثر مى‏ شود!»

«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرینَ أَعْمالاً *الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیهُمْ فىِ الحْیَوةِ الدُّنْیَا وَ هُمْ یحَسَبُونَ أَنهَّمْ یحُسِنُونَ صُنْعًا*أُوْلَئکَ الَّذِینَ کَفَرُواْ بِایَاتِ رَبِّهِمْ وَ لِقَائهِ فحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلَا نُقِیمُ لهَمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ وَزْنًا؛[۸] بگو: آیا به شما خبر دهیم که زیانکارترین (مردم) در کارها، چه کسانى هستند؟ آن ها که تلاش های شان در زندگى دنیا گم (و نابود) شده با این حال، مى ‏پندارند کار نیک انجام مى ‏دهند! آن ها کسانى هستند که به آیات پروردگارشان و لقاى او کافر شدند به همین جهت، اعمال شان حبط و نابود شد! از این رو روز قیامت، میزانى براى آن ها برپا نخواهیم کرد»
اما اگر کافر پیرو یکی از ادیان الهی ( مثل مسیحیت و یهودیت) باشد و حقانیت دین اسلام برایش مشخص نشده باشد و در شناخت حق هم کوتاهی نکرده باشد، از پاداش دنیایی و اخرتی (بهشت ) برخوردار می شود.
شهید مطهری بعد از بررسی آیات و روایات دربارة وضع مخترعان و مکتشفان غیر مسلمان(اهل کتاب) می‌نویسد:« افرادی این‌چنین که البته در همه زمان‌ها کم یا بیش پیدا می‌شوند، حداقل این است که در عذاب آن‌ها تخفیف داده می‌شود و یا عذاب آن‌ها به کلی برداشته می‌شود.»[۹]
پیروان ادیان الهی (همه غیر مسلمانان) هم به حکم کتاب خودشان که در آن اشاره به آمدن پیامبر اسلام شده است و هم به حکم عقل که باید به آخرین پیام الهی گوش فرا دهند، باید دین اسلام را بپذیرند. خداوند در آیه ۸۵ سوره آل عمران می‏فرماید: «وَ مَن یَبْتَغِ غَیرْ الْاسْلَمِ دِینًا فَلَن یُقْبَلَ مِنْهُ وَ هُوَ فىِ الاَخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِین؛ هر کس غیر از اسلام (دین واقعی) دینی را بپذیرد، هرگز از او پذیرفته نیست و او در آخرت از زیانکاران خواهد بود.»
بنابراین، همگان وظیفه دارند درباره دین خود و دین اسلام تحقیق کنند و دستورهای ادیان را با هم مقایسه کنند. پس از تحقیق دقیق و علمی، به حقیقت اسلام و حقانیت این دین پی خواهند برد. حال اگر پس از تحقیق به این نتیجه رسیدند که دین خودشان بر حق است و از طرفی به محتوای دین خود عمل کردند و بر کسی ظلم نکردند، چون حجت و دلیل و برهان بر اعتقاد خود دارند، خداوند آنان را عذاب نمی‏کند، ولی اگر تحقیق نکردند و با لجاجت بر دین خود پای فشاری کردند و با این که احتمال دادند دین اسلام دین حقی باشد، به دنبال آن نرفتند، در وظیفه خود کوتاهی کرده، در نتیجه مواخذه خواهند شد.
بنابراین اصل در حساب قیامت، در حق طلبی انسان‌ها و تسلیم در مقابل آن، یا انکار حقیقت است.
شهید مطهری(ره) در این باره می‏گوید: «اگر کسی در روایات دقت کند، می‏یابد که ائمه(ع) تکیه‏ شان بر این مطلب بوده که هر چه بر سر انسان می‏آید، از آن است که حق بر او عرضه بشود و او در مقابل حق، تعصب و عناد بورزد و یا لااقل در شرایطی باشد که می‏بایست تحقیق و جستجو کند نکند. اما افرادی که ذاتاً و به واسطه قصور فهم و یا به علل دیگر در شرایطی به سر می‏برند که مصداق منکر و یا مقصر به شمار نمی‏روند، آنان در ردیف منکران و مخالفان نیستند. ائمه اطهار بسیاری از مردم را از این طبقه می‏دانند. این گونه افراد دارای استضعاف و قصور هستند و امید عفو الهی درباره آنان می‏رود. همان طوری که ممکن است منشأ استضعاف، عدم امکان تغییر محیط باشد، ممکن است این جهت باشد که ذهن انسان متوجه حقیقت نشده باشد و به این سبب از حقیقت محروم مانده باشد».[۱۰]
بنابراین، این امکان وجود دارد که غیر مسلمانان نیز داخل بهشت شوند. این ها گروهی هستند که به عنوان مستضعفان شناخته می‌شوند، یا واقعا و حقیقتا به دنبال دین حق بودند، اما به دلایلی بر آن دست نیافتند و نیز انسان‌های درستکار بودند. محاسبه اعمال آنان، بر پایه عدل خداوندی است . بر اساس عقل و فطرت و کردارشان، هم چنین اعتقادات و باورهایشان مورد حساب قرار می‏گیرند. جهت مطالعه بیش تر در این موضوع به کتاب «عدل الهی» ( بخش اعمال خیر غیر مسلمانان) اثر استاد شهید مطهری و تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص ۳۱۲ـ ۳۱۷ مراجعه فرمائید.

[۱]. عدل الهی، ص ۳۳۵.
[۲]. همان، ص ۳۳۷ ـ ۳۳۸.
[۳]. همان، ص ۳۳۹.
[۴]. زلزال (۹۹) آیه ۷ ـ ۸.
[۵]. کهف (۱۸) آیه ۳۰.
[۶]. ابراهیم (۱۴) آیه ۱۸ ؛ تفسیر نمونه، ج ۱۰، ص ۳۰۸.
[۷]. هود(۱۱) آیه ۱۵،۱۶-
[۸].کهف(۱۸) آیه ۱۰۳،۱۰۴،۱۰۵-
[۹]. مرتضی مطهری ،عدل الهی،ص۳۴۷،ناشر صدرا.
[۱۰]. مرتضی مطهری، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۳۲۰ به بعد، ناشر صدرا.

جوان یکشنبه 20 مهر 1393 ساعت 13:01

در این خصوص به نظرات و تفسیر های علما و مراجع شیعه اشاره نشده است . تا مسئله تبین درستی شود .

"جوان" عزیز؛ نظر شما بسیار جای تامل دارد. به هر حادثه وموضوع می توان از جهات مختلف نگاه کرد. شما به عنوان یک جوان می توانید دست به قلم شده و تحقیقی از جهت "نظر علما شیعه به صابئیان" انجام دهید. "باوی سلام" آمادگی دارد تحقیق شما را در سایت مندرج کند.

poopak جمعه 18 مهر 1393 ساعت 22:14

جالب بود ولی مرجع نوشته ها را ذکر نکردید .از کجا این اطلاعات را نوشتید؟ بعضی ها انگار درست نیستند

مرجع نوشته شده است. ولی نام نویسنده ذکر نشده است. ما مطلب را به همان صورت (ولی با تصحیحات بسیار جزئی املایی) از سایت مرجع منتشر کردیم.
با تشکر از حسن توجه شما

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد