مورتو فوبیا!

"مورتو فوبیا"

سعید سعیدی

ممکن است که با خواندن عنوان بالایی کلی سوال در ذهن شما بوجود آید که این دیگر چه عنوانی است؟ "مورتو" به چه معناست؟ شاید "فوبیا" را بدانیم که به معنای ترس و هراس است اما "مورتو فوبیا" را نمی دانیم که چیست؟ لازم نیست که در گوگل سرچ کنید و دنبال معنای آن بگردید چون این واژه ساخته و پرداخته ذهن من است. آره، من به شما حق می دهم! شما "اسلامو فوبیا" شنیده اید ولی "مورتو فوبیا" نشنیده اید، خوب موردو فوبیا چی؟این واژه را شنیده اید؟ کنکوکارپوس فوبیا چطور؟ تا حالا همچنین کلماتی شنیدید؟ بعید می دانم.

 همان طور که می دانید اسلام فوبیا یا اسلامو فوبیا یا اسلام هراسی به  عنوان پیش داوری و تعصب علیه اسلام و مسلمین تعریف شده است.  از لحاظ ریشه شناسی واژه، این عبارت مرکب از دو واژه اسلام و فوبیا می باشد که به معنای “ترس غیر عقلانی” و “بیزاری و نفرت” از چیزی به کار رفته است. در فرهنگ آکسفورد تعریف اسلام هراسی چنین است: ترس یا تنفر از اسلام ، مسلمانان و فرهنگ اسلامی به ویژه زمانی که ترس از آن به عنوان یک نیروی سیاسی است.[1]»

من هم بر این اساس این واژه را برای نشان دادن "بیزاری و نفرت" و "ترس غیر عقلانی" از درخت "مورد" ، "مورت" یا "کنکوکارپوس" به کار بردم! وقتی می بینم که به خود و بی جهت این درخت زیبا، خوش طرح، خوش رشد، این معجزه سرسبزی، احیا کننده و زیبنده ی خیابان ها، کوچه ها و پارک های فلک زده خوزستان و خریدار بی منت آبروی شهرداران و پیمانکارانی که به زور خود را به طبیعت و محیط زیست چسبانده اند  را ظالمانه قطع می کنند، درد می کشم، ناراحت می شوم و از زبان این زبان بسته، از این مردم بی مهر که از اکسیژن آن نفس می کشند و ماشین های دودزای خود را زیر آن پارک می کنند، می پرسم که : هل جزاءُ الاِحسان اِلّا الاحسان؟ یا: باِی ذنب قتلت؟ ای مردم چرا به جان درختان مورد افتادید؟ با کدام مجوز این درختان که در خیابان رشد کردند را قطع می کنید؟ شاید آن را شما کاشتید، شاید شما آن را آب دادید،شاید جلوی خانه ی شما رشد کرده است، همه اینها به کنار؛ ولی این دلیل نمی شود که این درختان را قطع می کنید و قانون را زیر پا می گذارید. قانون به کنار؛ آیا می دانید که شما با این کار تشه به ریشه خود و محیط زیست خود می زنید؟ درختان بلوط را بر قلیان های خود سوزاندید، ولی به درختان مورد رحم کنید.

 

بعضی ها گول این شایعات را خورده اند که این درخت وارد مجاری و لوله ها می شود و آن ها را خراب می کند. بعضی ها غیر بومی بودن (این درخت بومی آمریکا است) را دلیل قطع آن می دانند و حتی بعضی تنبلان افتادن برگ های زرد و قهوه ای آن در حیاط یا جوی آب را دلیل قطع آن می دانند. ولی باید بدانیم که این حرف ها یا شایعه هستند یا اینکه پایه ی منطقی یا علمی ندارند. علاوه بر این باید بدانیم که هیچ چیز اطراف ما  مفید مطلق نیست. هر چیزی بستگی به طرز استفاده از آن فواید و مضرات خود را دارد ولی متاسفانه ما عادت کردیم که به جای درمان یک مسئله و ایجاد راه حل به پاک کردن صورت مسئله می پردازیم و این اصلاً  درست نیست. به نظر من یکی از دلایل دست به تبر شدن مردم برای قطع "مورد" را رشد سریع این درخت می دانم، مردم به طریقی تحت فشار روانی قرار گرفته اند یا احساسی شبیه تهدید! از طرف این درخت در آن ها ایجاد شده است، بدون اینکه از این احساس آگاه باشند، به همان طریق که رسانه های غربی خودآگاه یا ناخودآگاه برای متوقف کردن پیشرفت اسلام در غرب، اسلام هراسی را ترویج می کنند. البته این نتیجه گیری من چیزی بیش تر از یک حدس حاصل از تجربه ی شخصی نیست و نیاز به تحقیق علمی دارد و شاید شما قیاس این دو را قیاس مع الفارغ بدانید، ولی احساس من این را می گوید، هیچ هم بعید نیست که اشتباه باشد.

علی ای حال؛ شهرداری و شورای شهر باید جلوی قطع بی رویه این درختان را بگیرد. البته شهرداری نباید فقط به  کاشت یک نوع درخت بپردازد بلکه در کنار تشویق کاشت این درخت به کاشت سایر درختان بومی مانند سدر و کُنار، نخل خرما، مرکبات، توت، سپستون و غیره که به خوبی در خوزستان رشد می کنند ولی فراموش شده اند بپردازند. همان طور که در یک حرکت فرهنگی خوب در سال های گذشته شاهد توزیع نهال درخت مورد بودیم، خوب است که در سال های آینده شاهد توزیع نهال های میوه دار بومی در کنار درخت مورد بین شهروندان باشیم و یادمان باشد که محیط زیست فقط داخل شهر نیست بلکه پارک های جنگلی اطراف شهرها را هم فراموش نکنیم.

---

[1] . منبع: رسانه و مدیریت برداشت عمومی / مؤلف: دکتر امیر محبیان / انتشارات: پیشگامان اندیشه آریا ۱۳۹۰