کلمه باطل، یراد بها باطل
در سایتی مطلبی درباره صحبت های امیر دریابان علی شمخانی دبیر شورایعالی امنیت ملی نوشته شده است که جای تامل دارد.ایشان در قسمتی از صحبت هایشان در یادواره 3300 شهید وزارت جهاد کشاورزی گفته بودند که کمتر از یک پنجم مدیران فعلی استان خوزستان عرب هستند که این موضوع خط مشی رهبری نیست[1]. و در جای دیگر از صحبت هایشان به جمعیت 50 درصدی عرب های خوزستان اشاره کردند. بعد از آن سایت های مختلف خرده گیر و شبکه های اجتماعی شروع به نشر این مطلب و تشویش اذهان عمومی کردند. از جمله در سایت ایبنانیوز مطلبی نوشتند که جای کمی بحث دارند در این سایت در کنار انکار جمعیت عرب ها که بیش تر از 50 درصدی جمعیت استان خوزستان را شامل می شود دولت روحانی و صحبت های یونسی درباره حقوق قومیت ها و زبان مادری را تهدیدی برای منافع خود تصور کرده اند و آن را مایه ی نگرانی غیرعرب ها عنوان کرده اند، در جای دیگر منبع آمار دکتر شمخانی درباره جمعیت عرب ها را زیرسوال بردند و فراموش کردند که منابع آمار ایشان که دبیر شورایعالی امنیت ملی هستند بسیار موثق تر از منابع خود آن هاست که منبع خود را منابع آمریکایی ( 24درصد)، انگلیسی (28 درصد) و ایرانی (20 درصد) اعلام کردند ،در جای جای مقاله هم با تقسیم بندی عرب ها به دو گروه عرب ها و عرب زبانان سعی در ایجاد تفرقه و کم کردن آمار عرب ها کرده و در مقابل برای افزایش تعداد غیرعرب ها، آن ها را به دسته ها و اقوام « لر، شوشتری، بختیاری، بندری، آبادانی، دزفولی، بهمئی، بهبهانی، ترک قشقایی، و هندیجانی» تقسیم کرده و همین مانده که اسامی طوایف و اسامی فرد فرد آن را به عنوان قومیت بیاورد». همچنین فراموش کردند که تعداد زیادی از طوایفی که لباس، گویش و سبک زندگی لری یا بختیاری دارند یا در مناطق به ظاهر بختیاری سکنی گزیده اند در اصل عرب هستند از جمله قنواتی ها[2] نظارات و... .علاوه بر این دیگر عرب ها که ساکن دیگر مناطق ایران مانند استان های فارس، حاشیه شمالی خلیج فارس و جزایر آن، استان های خراسان، کرمان، یزد، کهکولیه و بویراحمد، بوشهر و غیره را نیز به بوته ی فراموشی سپرده اند.
در جای جای مقاله هم سعی کرده که منبع آمار دکتر شمخانی را فقط آمار نمایندگان مجلس القاء کند که نیمی از کل نمایندگان خوزستان است.
در ضمن یادواره 3300 شهید جهاد کشاورزی را یادواره 313 شهید جهاد کشاورزی عنوان کردند که جای تامل دارد.
حال اگر به دغدغه ی رهبری و دیگر مسؤلان درباره ضایع شدن حق عرب ها در مدیریت ها استان خوزستان بپردازیم یک نکته قابل توجه است و آن اینکه کسانی که فکر می کنند که برای عرب ها 50 درصد مدیریت های عالی مهم است، اشتباه می کنند و بنظرم اینگونه نیست. مشکل اینجاست که وقتی فقط عرب ها 20 درصد مدیریت های عالی را کسب کنند، نتیجه اش این خواهد شد که فقط 20 درصد یا کمتر از 20 درصد کل فرصت های شغلی، کاری، سرمایه گذاری، پیمانکاری و... را به دست خواهند آورد و این باعث بیکاری 80 درصدی جوانان عرب خواهد شد. کما اینکه شیوع گسترده تر بیکاری جوانان عرب نیز نتیجه ی این سیاست نادرست است. عرب ها فقط خواستار 50 درصد یا بیش تر مدیریت ها نیستند بلکه خواستار درصد عادلانه از کلیه فرصت های یک زندگی شرافتمندانه متناسب با جمعیت واقعیشان از کلیه مراتب حیات هستند. چون که واضح است وقتی از استخدام های اتوبوسی همراه بعضی مدیران صحبت می شود، می توان اینگونه نتیجه گرفت که از دست رفتن درصد پست های مدیریتی به ضرر ما خواهد بود و یکی از دلایل اینکه بسیاری از شرکت های دولتی دارای کارکنانی از قومیت های خاص هستند که منافع و مزایای مادی و معنوی آن شرکت ها را مانند ارث پدری و اجدادی بین همدیگر تقسیم کرده و دست به دست می کنند نیز نتیجه ی اینگونه مدیریت های غیرعادلانه است. حال بر فرض مثال این سوال تاریخی مغولی از عرب ها پرسیده می شود که شما حاکم کافر عادل را می خواهید یا حاکم مسلمان ظالم؛ آن ها حاکم ظالم مسلمان را باید انتخاب کنند چون که حاکم ظالم مسلمان ممکن است ظلم کند، اما حداقل دینشان حفظ خواهد شد، برخلاف حاکم کافر عادل که ممکن است عدالت کفرآمیز دنیویش را اجرا کند اما بلاشک تیشه بر ریشه ی ایمانشان خواهد زد. نتیجه این که بعضی ها شایسته سالاری را مبنای انتخاب و دست آویز انتخاب ناعادلانه خود وانمود می کنند و و استعدادهای عربی را به بهانه های مختلف از جمله نگاه های امنیتی و قومی به حاشیه می رانند ولی این مانع مطالبه عرب ها از پست ها و فرصت های مدیریتی نمی شود. جوانان عرب شایستگی و ولای خود به ولایت فقیه را در جنگ هشت ساله ثابت کردند و دلیلی ندارد که حقشان پایمال شود.
به هر حال چاره چیست و چرا بعضی ها به تکاپو افتاده اند؟ آیا احقاق عرب ها و دیگر اقوامی که از نظر باستان پرستان و نژادپرستان درجه دوم به حساب می آیند باعث ضرر و زیان به آن ها می شود؟ بدون شک خیر. پیشرفت جوامع مختلف ناشی از بها دادن به فرد فرد جامعه بدون در نظر گرفتن قومیت، زبان، دین، مذهب و هر نوع تفاوت تفرقه افکن است. بعضی ها با دامن زدن به نگرانی های فریبکارانه خویش، قصد «از میدان به در کردن» مزورانه و مزدورانه رقیبانشان هستند.
حال باتوجه به عصر مدرن و فرایند فراگیر تجدد و اینکه برای پیشرفت و آبادانی جوامع محوریت با دانایی وانسان بوده واین ظرفیت انسانی در تمامی گروه ها و دسته ها توزیع شده و با توجه به آموزش های اولیه دینی واسلامی که نباید انتساب به قوم و قبیله ای مایه مباهات و اولویت کسی باشد و استدلال این موضوع که انتساب افراد به قومیت نباید باعث مانع پیشرفت اجتماعی و منجر به حذف آنان در اداره امور گردد لازم است از این منظر سخنان جناب شمخانی را مورد تدقیق قرار داد. طبیعی است در جایی که با نگاه احتیاطی بیش از ۵۰ درصد جمعیت استانی عرب باشند تصدی گری وحضور کمتراز یک پنجم مدیران از این قوم آن هم در مدیریت های میانی و نه کلان موجب ایجاد شائبه و شبهات می گردد که چه عواملی مانع توزیع مناسب و عادلانه مدیریت و اداره امور در بین مردم است. به راستی که حق برخورداری از پیشرفت شغلی و مدیریتی بر اساس لیاقت و شایسته سالاری از اصول اولیه و مسلم حقوق شهروندی محسوب میگردد همان حقوقی که از ارکان شعارهای انتخاباتی ریاست محترم جمهور به شمار میآید. عدم استفاده کافی و عدالت گونه از توانمندی افرادی که اغلب منتسب به یک قوم میباشند نه تنها جامعه را از بخش عظیمی از الزامات پیشرفت بشری محروم میسازد بلکه نوعی یاس واحساس وصله ناجور بودن در بین افراد ذکر شده فراهم می آورد که این یاس واحساس عدم تعلق داشتن و غیر مقبول بودن منشاء چشم طمع دشمنان به این ظرفیت عظیم انسانی را فراهم می آورد[3].
کشور بزرگی مانند ایران که دارای قومیتهای متفاوتی است هیچ راهی بجز بسط عدالت بین این قومیتها کشور را یکپارچه و متحد نخواهد کرد اینکه کسی مطلبی در باره حقوق قومیتش بگوید جای نگرانی نیست نگرانی آنوقت است که شاهدظلم و جفابه قومیتی باشیم و سکوت کنیم و حقوق آن قومیت را ندیده بگیریم . ان الله لا یغیر ما بقوم حتی یغیرو ما بانفسهم (قرآن کریم)
احسنت صح السانک
امیدوارم که جمهوری اسلامی واقعا تداعی حق وعدالت شود ودیگر شاهد این نباشیم که افراد لایق عرب فقط به این جرم که عرب هستند از گرفتن حق مسلم خود باز بمانند
پسندیدم مطلب خوب و مفیدی ارائه شده است . اما ای کاش عزیزانی مانند اقای شمخانی و امثال ایشان که سابقه طولانی و درخشان در طول حیات جمهوری اسلامی دارند و از دیر باز ساکن تهران بوده و به ارکان نظام دسترسی دارند زودتر از اینها به فکر دفاع از خوزستان و قومیت های موجود دران می پرداختند. که اگر چنین می کردند و همانند اصفهانی ها و تبریزیها و .......مطالبه حق می نمودند وضع خوزستان و ویژه عرب خوزستان خیلی بهتر از این بود .اما باز جای شکرش باقی است که هنوز فرزندان خوزستان به این استان زر خیز محروم احساس دین می کنند.
باسلام
متاسفانه عقب افتادگی خوزستان بخاطر همین بحث ها است هیچ فرقی بین ما وجود ندارد.بعضی ها این مطالب را عنوان می کنند تا مارا مشغول کنند ومنافع ما را برای خود بردارند
علیکم السلام
یکی از عوامل عقب ماندگی خوزستان عدم استفاده از ظرفیت های عرب هاست. بعضی ها هم با مطرح کردن امثال بحث شما سعی در خفه کردن مطالبات بر حق می کنند.عدالت اجرا شود شایسته سالاری لحاظ شود آن وقت عقب ماندگی نخواهیم داشت، آن وقت کسی مشغول این بحث ها نخواهد شد. آیا با شعار "همه چی آرومه من به تو دلبستم" حق ضایع شده ی من برگردانده می شود. این بحث ها برای دفاع از مظلوم است.بهترین دوست من کسی است که عیب هایم را به من بگوید نه اینکه پشت سرم بخندد.